۳۲ پاسخ

همین که یه خونه شمال داری خوبه....چاره چیه برو ایشالا به خوشی برمیگردی...

خداروشکر که یه خونه داری
ما هیچ جایی رو نداریم که بریم
تا الان راحت نشسته بودم همین الان صدای انفجار خیلی بدی اومد
خیلی ترسیدم قلبم از جا کنده شد
مجبور شدم با اشک یه ساک اماده کردم
به وسایلم که با هزار مشکلات خریدم به اسباب بازی های بچم نگاه کردم چقدر دلمو غم گرف
وسیله هم ندارم
اما کجا برم کجارو دارم که برم 💔

منم دیروز با خونه م خداحافظی کردم واقعا سخت بود😭😭😭

عزیزم همین که یه خونه داری و میتونی بری خدا رو شاکر باش.خیلیا نه پولش رو دارن نه مکانش رو و نه حتی ماشین

اشکم دراومد با حرفت واقعا سخته

خدابه خیرکنه انشالله این جنگ هم بخیروخوشی تموم میشه وبرمیگردی خونت

عزیزدلم،من دستم به کوله بستن نرفت
الان دارم میبندم
آخ اخ نمیدونستموکدوم اسباب بازی بچمو،
چی بردارم اخه همش با ذوق خریده بودم
خیلی سخته
خداکنه خیر شه

لپ تاپ برداشتم که ده ساله دارم و کلی توش مدارک دارم
هارد برداشتم
آلبوم و دفتر خاطرات
سند های خونه و ماشین
استاد و شناسنامه و پاس و سند ازدواج
….. دیگ نمی‌دونم چی باید بردارم
دلممم نمیاد بزارم و برم
گل هامو
خونمو
این همه لباسا
و ظرف های قشنگم
اتاق خواب نازم …😖

خیلی سخته واقعا.برگردی ببینی زحمات چندسالت یهو پودر شده قلب آدم واقعا میگیره.انشالله همه عزیزان تاچندروز آینده بادل خوش برگردن خونه هاشون ببینن آب ازآب تکون نخورده

من مستاجریم ی ماشین بعد 5 سال خریدیم ک تهران بچم عادت داشت با خرس عروسکش بخابه همیشه اونو بوس میکرد غذا میداد اما چون زنونه با اتوبوس اومدیم نشد خرس بیارم😭شوهرم بنا ب شرایط کاریش نتونست بیاد باهام خونم وسایلم اسباب بازی ها موند میدونم حتی اگر یکی از وسایلم از بین بره با وجود مستاجری معلوم نی چند سال دیگه بتونیم بخریم یا نه ولی از خدا میخام مراقب شوهرم باشه تو این شهر پر از آشوب 😭

خیلی سخته ولی چی باارزش تراز جونمون ..امیدوارم زودتر برگردی خونت

ماهم شمالی اگه کسی واقعا گیر کرده میتونه بیاد خونه ما توروخدا تهران نمونید😭😭😭😭😭

کاش ماهم اونجا جا داشتیم

چه قدر دلم گرفت با این پیامت خیلی سخته 😔خدا صبرمون بده . انشالله تموم شه فقط

منم امشب یه چمدون لباس گرفتم یه کیف لباس گرم و مدارک

🥺💔💔💔

😢واقعا خدا خودش ب بچه هامون رحم کنه

منی که فکر میکردم بدترین اتفاق زندگیم کرونا بود.حداقل اونجا اگه خونه میموندیم چیزیمون نمیشد ولی آلن باید خونه رو ول کنی و بری😭😭😭

ههمون همینه شرایطمون من خودم نگاه هرچی میکنم دلم نمیاد نبرم ولی چاره ای نیست و فقط یه ساک دستی برداشتم من حتی اسباب بازی بچه امم برنداشتم یه ساک اماده کردم اگر بدتر شد بردارم و برم فعلا نمیتونم جایی برم تا موقع و شرایط بدتر

منم با همین حال جمع کردم و داریم میریم.
اینقدر بغض دارم که حتی نمیتونم با کسی حرف بزنم

بازم الهی شکر یه خونه دارین من چی بگم خونه اجاره ای با کلی سختی جهیزیه سیسمونی گرفته مامانم باباهم ندارم فوت کرده خدایی نکرده خونم چیزیش بشه اواره میشم با بچه دیگه کجا میتونم این زندگی رو بسازم😭😣

ایشالا این روزام خیلی زود تموم میشه عزیزم

چقدر با خوندن این دست پیام‌ حالم گرفته میشه
چقدر سخته دور شدن از خونه زندگی
و اینکه ندونی آخر چی میشه
ولی به خدا توکل کن انشالله بسلامتی برمیگردی و خونت سالم سرجاشه

طلا پول
تب سنج
شیر خشک
پوشک
لباساشو
وسایل اسباب بازیش

خیلی شرایط سختیه
ایشاالله به حق صاحب الزمان زودتر این شرایط تموم بشه

خوبه ک خونه داری ...من ن خونه ای دارم ن فامیلی ک برم بگم بعد خدا ب خونه شما پناه اوردم...فعلا نشستم و ب معصومیت بچه ۳ ماهه و دختر ۳ سالم نگاه میکنم و از خدا میخام اگ قرار بر جدیت جنگ بود منو با بچه هام باهم ی جا ببره....

انشالله که دیگه جنگ تمومه برو زود برمیگردی

خدا پشت و پناهتون باشه چه میشه کرد بازم خداروشکر خونه دارید و میرید داخلش انشاا...خیلی زود برگردید شاد و خوشحالتر دست خدا همراه تمام ملت ایران❤

دقیقا منم تو این چند روز دارم دائما ب همین فکر میکنم دوبار همسرم برشکست شد کلی پول از دست دادیم دوباره از صفر شروع کردیم این همه اثاث وسیله رو با ذوق خریدم آخه چجوری ول کنیم بریم تازه ما خونمون مامازنه نزدیک پارچین 🥲

من دل نکردم برم🥲🥲🥹🥹 آخه س ماه خونم نبودم بنایی کردم 600 خرجش کردم اواره بودم دیگه نمیخام آواره باشم نمیدونی چقد اذیت شدم

عزیزم منم خونه مو گذاشتم با دوتا چمدون اومدیم شمال منم دلم تو خونمه اعصابم خورده میترسم خونمو کلا از دست بدم

حالا خداتو شکر کن مه میری خونه خودت همه اواره خونه این و اون شدن چون

سوال های مرتبط

مامان گیلاس 🍒🍒🍒 مامان گیلاس 🍒🍒🍒 ۲ سالگی
مامان ❤BARBOD❤ مامان ❤BARBOD❤ ۲ سالگی
برای پسرم نامه ای نوشتم.برای باربدِ نازنینم، چراغ خاموش‌نشده‌ی دل مامان

پسرم... 
شاید وقتی این حرف‌ها رو می‌خونی، دنیا برات شکل دیگه‌ای پیدا کرده باشه. شاید صدای بغض‌هام رو فراموش کرده باشی، یا بدونی که خیلی از شب‌هام با صدای خوابیدن تو آروم می‌شد… نه با آرامش، بلکه با مقاومت.

باربد جان، 
مامان‌ت زخمیه، از قصه‌ای که خیلی زود بهم خورد. از مردی که قول داد پناهم باشه، ولی رفت… 
اما تو بدون: با همه‌ی دلِ شکسته‌م، کنارتم. 
با همه‌ی تنهایی، تویی که دستمو محکم گرفتی، حتی وقتی نفهمیدی دست‌هام از درون می‌لرزه.

می‌خوام مرد شدن‌تو ببینم، نه با قهر، نه با خشم. 
می‌خوام یاد بگیری که "مرد بودن" فقط صدا و شونه نیست—صداقته، وفاداریه، پشتیبانیه. 
و من، با اینکه تنها موندم، 
با اینکه گاهی کم میارم، 
قول می‌دم همیشه باشم… با نگاهی که پشتتو می‌گیره، حتی وقتی دنیا پشت می‌کنه.

من نه فقط مادرت، 
بلکه قوی‌ترین دوستت خواهم بود. 
کسی که از دل اشکاش، لبخند ساخت فقط برای تو.

پسرم، تو نوری هستی که باهاش زندگی رو دوباره دیدم. 
تو سهم پاکی هستی از روزایی که فکر می‌کردم تموم شدن.

بیا با هم بزرگ شیم، 
تو بشی مردی که بهش افتخار می‌کنم، 
و من بشم مادری که بدون تکیه‌گاه، 
اما با امید، 
تو رو ساخت.
مامان محمدامین🧸⚽️ مامان محمدامین🧸⚽️ ۲ سالگی
پیرو پست قبلی در مورد کنترل هیجان بچه ها برای خرید خوراکی و‌اسباب بازی چند تا نکته به ذهنم میرسه میگم لطفا شما هم تکمله ای داشتید حتما بنویسید در کنار هم یادبگیریم...
۱-حتی المقدور در طول روز به بچه ها نه نگید...یعنی قبل از نه فکر نید این کار یا خواسته آسیبی برای خودش و‌بقیه داره یا مغایر ارزش هاتون هست یا نه!اگر جوابتون منفی بود کوپن نه رو نسوزونید. خیلی از چالش های ما حاصل زیادی نه گفتن های بی مورده و جایی که لازمه دیگه حرفمون برش نداره چون ظرفیت نه شنیدن فرزندمون تکمیل شده.
۲-اگر به نتیجه رسیدید که نه بگید دیگه روی حرفتون بمونید‌و‌ توی بازی گریه و جیغ و‌قشرق فرزندتون نیفتید چون در غیراینصورت این پیغام رو بهش میدید که نظر مامان یا بابا با جیغ و گریه تغییر میکنه و من به هدفم میرسم و این میشه یه رویه. از اینکه وسط پاساژ،فروشگاه یا هرجای دیگه قشقرق راه بندازه نترسید.بچه ها خیلی از باج ها رو توی همین موقعیت ها از ما میگیرن و یهو به خودمون میایم می‌بینیم داریم پیوسته باج میدیم...
اینجا خیلی مرحله ی سختیه ولی به شرطی به نتیجه میرسه که عصبانی نشید. بچه ها با گرفتن واکنش به هرچیزی عادت میکنن حالا که واکنش مثبت چه منفی!
۳-وقتی قراره به خرید بریم از قبل روی چیزی که قراره خریداری بشه و تعدادش توافق کنید.مثلا داریم میریم فروشگاه و شما میتونی دوتا خوراکی انتخاب کنی. موقع خرید هم مرتب این توافق رو یادآوری کنید...کوچولوتون کم کم یاد میگیره روی توافقتون بمونه😉

....ادامه داره...
.