۳ پاسخ

آره حق دارید شما درست میگین ولی میدونید چیه زندگی شهری نمیتونی بچه اتو ببری تو کوچه آنقدر بد شده زمونه خودمونم همش خونه ایم همش کلافه میشیم مثلا الان مسواک میگه خودم بزنم اما نمیزنه درست حتی نمیزاره منم کمکش کنم نمیدونم چیکار کنم ؟با فیلم و کارتن و جایزه نمیزنه

رو خودت کار کن عزیزم منم مث شما بودم خیلی سریع عصبی میشدم خیلی سرش داد میزدم از اون طرفم پسرم خیلی اذیت میکرد غر میزد سعی کردم خودما درست کن یکم ارومتر ک شدم بخدا پسرمم خیلی بهتر شد و هرچی من بهتر میشم پسرمم بهتر میشه عصرا میبرمش دم در ی وقتایی بتونم خودم میبرمش پارک پازل خیلی خوبه گرفتم باهاش سرگرم میشه ساعت ها باهم پازل میچینیم خیلی دوست داره کتاب قصه گرفتم خیلی دوست داره میخونم براش شوهر منم همش نق میزنه ن جایی میبرمون ن هیچی همچی با خودمه چ تو خونه چ بیرون خونه باید خودم بچمو زفتش کنم ارزوموند ب دلم ی شب ببرمون پارک تو این تابستون 🥲رو خودت کار کن سعی کن بچه بشی مث خودش وقتی ی چی میخاد داد نزن سرش ک بیشتر لج کنه هواسشو پرت کن جایی دیگ مثلن من وقتی پسرم لج میکنه ی چی میخاد الکی میگم اع مامان سوسک بدو بریم بکشیمش اع رفت زیر میز اع رفت پشت کابینت همیطوری میگذرونم دیگ تابزرگتر بشه چاره ای نداریم گلم 🤗

عصرا میرم یا میبرمش بیرون اونم خیلی خساست ولی عادتش دادم اولا نمیتونست ببره بیرون

سوال های مرتبط

مامان بهاره مامان بهاره ۲ سالگی
سلام مامانای عزیز
دخترم 2سال و 6ماهشه از وقتی دوسال شد ی اخلاقای بدی گرفت که دیگه به زور تحملش کردم تا الان (لجبازی میکنه جیغ گریه و..)ولی الان چیزی که نگران کننده تر شده برام اینه که تو این مدت از من و باباش (مخصوصا باباش)خیلی دور شده سرش داد میزنه همش میگه بوسم نکن برو اونور و...ولی من ب شوهرم میگم صبر کن ان شاالله درست میشه خونه ما آپارتمانه و با مادرشوهرم واحدمون رو ب روی همه و دخترم هرشب گریه و جیغ می نه که من باید برم پیش مامانی بخوابم و ما ز زور میاریمش پیش خودمون که عادت نکنه یا عموش وقتی کاری بکنه همش سرش داد میزنه احساس میکنم حال روحی روانی دخترم داره خراب میشه من هیچ خانواده ای یا آشنایی اینجا ندارم که برم پیشش تا دخترم آرامش پیدا کنه یکم فقط گیر کردیم تو این خونه پس فردا قراره برم پیش مامانم از الان دخترم خوشحاله باباش میگه دلت تنگ نمیشه برام میگه نه
دیگه نمیدونم باید چیکار کنم با برادرشوهرم قهرکردم بابت اذیت کردن دخترم ولی بازم چون غریبم اینجا ول کن نیست همش اذیت میکنه با کاراش شوهرمم اصلا از ترس مامانش حرفی نمیزنه
ممنون میشم راهنمایی کنید