قضاوت 🚫
امروز کلااا گریه کرد حتی یک لیوان ابم نخوردم هی استفراغ هم میکردم حالم خیلی بد بود کل خونه ترکیده بود تقریبا از ساعت 4 پدافند شهر ما زود زود کار می کنه ترسیده بودم باید وسایل جمع می کردم دیگه خسته شده بودم انداختمش توی کریر بیخیال گریه کردنش شدم اتاق جم میکردم اول گریه کرد خیلی بعد گریش شد نق نق بعد ادا در می‌آورد آروم شد پستونک انداختم دهنش بشقاب هارو شستم اومدم دیدم خوابیده این از بی فکری من نبود واجب بود این کار وه فهمیدم نه جایش درد می کنه نه گرسنس فقط بهونه ادا بود همش خودش آروم شد خوابید الان عذاب وجدان دارم کنارش نشستم گریه می کنم خدایا چیکارکنم خودت بهم صبر بده.😔

تصویر
۱۷ پاسخ

حق داری بخدا منم روزایی هست پسر بزرگم از اون ور لج میکنه همش جیغ و گزیه و داد میکنه
دوقلوهام هر کدوم بی دلیل گررررریه راه میندازن که دبگه نفسشون میگیره
منم و سه تا بچه ی گریه کن و خونه ی ترکیده

توام حق داری عزیزم
ولی ازین به بعد سعی کن بیشتر به خودت مسلط شی این بچه ها محتاج محبت ما هستن

وای درکت دکم بو منیش پیش هاتو دو دفعه😢
اگه دایکت نزدیکه با بیته مالت چند روژک اوا اتوش استراحت دکی
با اغاکشت ل رستوران غذا سفارش بدا

واقعا اورو منیش وام لیه هات پریود اعصاب خورد یکیانم دخواند اویی دیکه هلدستا له مال باوکیشمم له سقز نیم چون اغاکشم له لام نیه اونده ی دیکه اعصابم خورده واقعا ایدی بعضه جاریک مغزیشت نایکیشه

عزیزم درخواست میدی من درخواستام پره

حق دارین بخدا ...شاید واقعا مام تو شرایط شما باشیم همون کارو بکنیم کی می‌دونه ...
خدا کمکتون کنه و برای ایران خدا درست کنه

برای همه مادرا پیش میاد

منم شبا بیخوابی بهم فشار میاره غر میزنم سر بچم بعد ک میخوابه دیگ از عذاب وجدان خوابم نمیبره

حق داری چرا خودتو اذیت میکنی مادر هم بعضی وقتا خسته میشه اشکال ک‌نداره الان ک خوابیده یکم دراز بکش با پاشو ی چی بخور

اصصصصصلا نه عذاب وجدان داشته نه احساس کن مادر ناکافی بودی
به هر حال برای هرکسی پیش میاد
کار هر روزت که نیس الان شرایط اینجوری شده و تو فقط امروز این کار رو کردی
حتی همون مشاورها و روانشناسای کودک هم گاهی اوقات بی حوصله ان
قرار نیس هر روز همه چی عالی پیش بره
همین که کاراتو انجام دادی و بچه ات هم خوابه یه آرامش خیال داری و وقتی بچه بیدار شد میتونی بهتر براش وقت بذاری
گریه نکن
کاری گه خوشحالت میکنه انجام بده
یا کنارش بخواب
یا چای بخور یا دوش بگیر یا کتاب بخون یا هر کار دیگه که خوشحالت میکنه
و اینم یادت باشه و یادت بمونه که تو بهترینی

حق داری عزیزم واقعا نه شرایط خوبه نه حالی روحی آدما هممون شرایطمون همینطوره

چقدرررر سن بدیه هووووف ... پسر منم انقده گریههه میکنه کلافه میشمممم هم خودم هم خودش 😮‍💨

عزیزم حق داری توهم آدمی قرار نیست چون مادر شدی دیگ انسان نباشی
بعضی وقتا مریض میشی بعضی وقتا کلافه وبی حوصله
خوب همه اینا عادیه
قرار نیست عذاب وجدان بگیری
عیبی نداره کسی رو پیشت نداری یکی دو ساعت بچرو نگه داره تو استراحت کنی

عادی رفتارت عزیزم اصلاناراحت نباش همه امون تواین شرایطیم الانم یااستراحت کن یابه کارات برس تاخوابیده😞😞

🥺🥺🥺تو این وقت مادر بودن خیلی سخته

خدابهتون صبر بده عزیزم🥲

یا پاشو کاراتو بکن یا بخواب

مقالات مرتبط

گریه شدید نوزاد
علت‌های گریه شدید نوزادان
انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام
آرام کردن گریه نوزاد
بهترین روش آرام کردن گریه نوزاد
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک

سوال های مرتبط

مامان آرن🫀 مامان آرن🫀 ۳ ماهگی
ساام مامانا میگم پسرم دوشنبه واکسن دوماهگی رو زد روز اول خوب بود تقریبا ازدبروز خیلی گریه اوو شد پسرم خیلی گریه نمیکرد کلا نق میزد ولی گریه نه.الان فقط گریه میکنه نمیدونم چیکارش کنم .همش خوابش میومد با گشنش بود کریه می کرد،الان این دوروزه نمیدونم چشه شما تجربه ای دارین ؟خیلی گیجم اصلا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان تبسم🩷 مامان تبسم🩷 ۳ ماهگی
بچه ام واکسن زدم خیلی درد داره گریه می کنه از صبح خوب بود الان شروع می کنه به گربه چی کار کنم
کمپرس سرد می‌زارم استامینوفن میدم چرا این قدر بی قرار
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رایبد مامان رایبد ۲ ماهگی
مامانا من امروز مجبور شدم بچه مو ببرم بیرون یه پنج ساعت تو کریر تو ماشین بود راحتم به نظر خواب بود یبار پاشد شیر خورد باز عمیق خوابید اما بعد از وقتی اومدم خونه همش داره شیر تو حجم زیاد بالا میاره هی بالا میاره گرسنش میشه گریه می کنه دوباره بعد سه ساعت بهش شیر میدم باز بالا میاره بهش قطره دایمتکونم دادم چیکار کنم اروم شه یه سره داره گریه می کنه😔؟؟؟؟دکترشم بعداز ظهرا هست
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان اراد مامان اراد ۵ ماهگی
بچم خیلی گریه می کنه خیلی دست می کنه دهنش خیلی اب می ریزه از دهنش
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان جانا🩷 مامان جانا🩷 ۵ ماهگی
خب خانما در رابطه با تاپیک قبلیم که بچه رو ببریم عروسی یا نه؟
باید لگم که من امشب رفتم حنابندون اولش خیلی خوب بود همه چیز براش جالب بود و اطراف رو نگاه میکرد و متعجب بود از لباسای رنگی رنگی
اما بعدش شیر میخواست رفتم که بهش شیر بدم یکمی خورد و شروع کرد به گریه ... گریه همراه با جیغ که اصلا فابل کنترل نبود هر کاری میکردم نه بغلم می موند نه سینه میگرفت فقط گریه می کرد و جیغ میزد در حدی که نفسش بند می اومد
خلاصه فقط میدونم کیفم و وسایلم و برداشتم و سریع رفتم بیرون
شاید تا یک ساعت بعدش هم فقط جیغ و گریه و سینه م رو هم نمیگرفت
بعدش انقد باهاش حرف زدیم بازی کردیم تا کمی بهتر شد
تا یک ساعت بعد اینکه اومدیم خونه هم باز سینه مو نگرفت اما بعدش گرفت و یه چرت زد بغلم
در کل خیلی بی قرار شد کاش نمیرفتم عذاب وجدان گرفتم
فردا عروسیه نمیرم خمون خونه میمونم آرامش بچه م مهم تره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پسرم❤️ مامان پسرم❤️ ۴ ماهگی
خانما بچه ها از سه ماه به بعد حساس تر میشن یا پسر من اینجوریه، قبلا خیلی اروم بود ولی الان دو هفته هس فقط دنبال بهانس تا گریه کنه همش باید بالا سرش باشم حتی موقع بازی هم بعد یکم حوصلش سر میره هی بهانه میگیره، از خونه نمیتونم ببرمش بیرون انقدر گریه میکنه و نق میزنه پشیمون میشم خسته شدم 😔 جاییشم درد نمیکنه معلومه
مامان پناه مامان پناه ۲ ماهگی
دخترم انگار با سینه دعوا می کنه گریه می کنه میدم بهش ولی گریه می کنه شدید بعد چند دقیقه میخوره چرا آخه خسته شدم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پناه نی نی مامان پناه نی نی ۵ ماهگی
مامانا دارم سکته میکنمم اومدم دسته کریر و باز کنم
پناه خیلی بالای کریر بود خورد‌ به سرش ضربه خیلی محکم نبود گریه کرد بلندش کردم اروم شد شیر خورد اوکی بود بعد یکم دوباره گریه کرد خیلی ترسیدیم بردیمش دکتر گفت علایم و رفلکسش خوبه اگه میخواید سی تی اسکن ببرید نبردیم اومدیم خونه الان شیر که خورد بالا اورد یبار بلافاصله یبارم بعد اروغش پنیره کرد ولی کم بودن کلا رفلاکسیه امروزم خیلی بالا اورده بود الان خطر ناکه؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۳ ماهگی
سلام وقتتون بخیر من ده روز پیش مجبور شدم برم شهرستان دخترم از روز اول شروع کرد گریه کردن و نق نق کردن تا چند روز بعدش اوکی شد دیروز که برگشتم دوباره گریه هاش شروع شده کسی راهکاری داره؟ انقدر گریه کرد مجبور شدم یکم استامینوفن دادم ولی تاثیری نداشته نه خوابیده نه گریش کمتر شده
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ویانا جانم💖💖 مامان ویانا جانم💖💖 ۵ ماهگی
خانوما توروخدا بیاید بگید ببینم این حالتای دخترم طبیعیه
انقد از ترس گریه کردم
تو بغل باباش بود جوریکه پشتش سمت شکم باباش بود صورتش روبرو من بود خیلی عادی باباش داشت تو اتاق میچرخوندش یهو دست و پاهاشو سفت کرد نفسش چند لحظه رفت دستاشو مشت کرد در حد چند ثانیه کل بدنش سفت شد بعد ک ول کرد جیغ بلندی کشیدو گریه کرد
این حالتو البته خیلی ضعیفتر وقتی یهو بلندش میکردم یا جابجاش میکردم پیش اومد ک فک میکردم ترسیده
ولی الان خیلی شدید بود من از ترس ضعف کردم
از چی میتونه باشه بنظرتون؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان مهراد مامان مهراد ۴ ماهگی
تجربه من از ختته پسرم تو دوماهگی:
نیم ساعت قبل ختنه بهش استامینفون دادم بعد رفتیم مطب اونجا پسرمو گرفتن بردن تو اتاق دکتر با دستیارش کارشونو شرو کردن منم کلی استرس داشتم اول ک امپول بی حسی رو زدن مهراد گریه کرد ولی خیلی سریع اروم شد و دیگه گریه نکرد کلا ۵ دیقه شد فک کنم بعد در بازشد و دستیارش صدام کرد مای بیبی سایز بزرگتر براش بستیم و خوش و خرم کارمون تموم شد ولی اتیش زیر خاکستر بود بعد نیم ساعت چنان گریه ای کرد ک ب غلط کردن افتاده بودم دلم خون بود نگو جیش اولش درد داره و تازه بی حسیش رفته بود حدود دو ساعت مدام گریه کرد و خوابید بیدار ک شد دیگ گریه نکرد خداروشکر کلا دردش همون دو ساعت بود ک ما تو خونه گزاشتیم لای پتو نازک تکونش دادیم ی کوچولو اروم میشد چون هرکاری میکردیم اروگ نمیشد روز اولم هر ۴ ساعت دوبرابر وزنش بهش استامینفون میدادم از فرداش بردم شستمش اوردم خشکش کردم دست به التش هم زدم خداروشکر دردی نداشت بعد با تتراسایکلیلن چربش کردم خداروشکر ک بخیر گزشت الانم منتظرم بیفته دیگه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان حلما مامان حلما ۴ ماهگی
سلام الان که دارم این میان می نویسم هنوز تو شوکم
بچم امروز توی بغلم بود استفراغ شدید کرد از دهن دماغ یهو دیدم نمیتونه نفس بکشع زدم پشتش یکم گریه کرد دوباره نفسش گرفت توی دماغش پر از استفراغ بود چشماش یه حالتی شده بود بچم داشت تو بغلم خفه میشد
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان هدیه خداو ائمه مامان هدیه خداو ائمه ۴ ماهگی
امروزرفتم واکسن بچموزدم کلی گریه کرد وقتی سوزن توپاش بود بدش اروم شد الان توخونه توخواب گریه میکنه دلم میسوزه خیلی چیکارکنم کمتربشه دردش
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۵ ماهگی
امشب مثلا رفتم خونه آجیم بعد یه مدت که گذشت بچم شروع کرد گریه و ول کن نبود انگار ترسیده باشه انگار منم نمی‌شناخت شاید چون با لباس بیرون بودم دیگه خسته شد از گریه منم وسط مهمونی برگشتم خونه نمیدونم چش بود اینم از مهمونی رفتن ما با فسقل
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نیکان مامان نیکان ۳ ماهگی
😭😭😭😭
توی ماشین پسرمو از کریر برداشتم شیر بدم کریر ب بغل گذاشتم روی پام ماشین ترمز کرد نمیدونم سر بچم بغلش خورد ب کریر یا نه
من جیغ زدم گریه کردم اونم گریه کرد بعدش اروم شد بعد ۱ ساعت و نیم میخاپ بخابه
نگرانم چیزی نشه؟؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر