دیشب تو مطب گریه میکردم از درد
نه می‌تونستم بشینم نه وایستم
خیلی بد بود
که یه خانم اومد گفت تو این موقعیت مادرت باید باشه دلداریت بده و کنارت باشه
حالا تو اون همه درد زار میزدم
منی که مامانم کیلومترها ازم فاصله داره 💔
و من اون لحظه واقعا مامانمو میخواستم

چقدر بعضیا نفهمن
الان من مادر ندارم بهم اینجوری بگن من بیشتر زار میزنم

خانمه چقدر روان پریش بوده😑😂

چقدر اون خانوم بیشعور بوده

واقعا ادم بیشعور شاخ نداره که. شاید کسی اصلا مادر نداشته باشه. بعضی ها دوست ندارن از مغزشون کار بکشن. خواهر منم تمام مدت بارداریش تنها بود و دور از ما. خیلی ها مثل شمان خودتو ناراحت نکن

عزیز دلم رضوان جان بهتری 🥺

عزیزم 😢 آخه چرا بعضیا آنقدر راحت و بدون فکر نظر میدن

میگفتی چشم عباس اقااا،ما خودمون عقلمون نمیرسه منتظر بودیم تو بگی😐

خاک‌بر سرش چه چرتی گفته

منم که حتی مامانم نزدیکه هم‌دلم‌نمیاد خیلی از دردام و مشکلاتم و بهش بگم ناراحت نشه ،آدما با همفرق دارن ولی بعضی ها کلا فکر نکرده حرف میزنن بهشون اهمیت نده

کاش مامانم بودش ولی دور بود ازم🥲🥲😢واقعا بعد زایمان هیچگس مثل مادر آدم نمیتونه کنارت باشه تحملت کنه

منم مامانم نیست ❤️‍🩹
همیشه غصه میخورم و حسرت

من مامانم مریضه اصلا نمیتونم مشکلم رو بهش بگم

چرا گریع میکردی از درد ؟

منم مامانم ازم دوره😢سخته ولی چه میشه کرد

خیلی سخته دوری
منم دورم از خانوادم🥲

عزیزم‌نگران نباش منم مادرم کیلومترها ازم دوره :)))ولی باید قوی باشیم

عزیزم درخواست میدی من‌پرم