۴ پاسخ

اخی عزیزم🫠♥️
دخترتون میشینیه؟
ماشالله😍🧿

🥲میفهممت واقعا سخته خیلی

ماشالله بهش عروسک🥹❤️

ماشالاچ نازه

میشم گفت اگه شوهرت مشکلی نداشته باشه خودت درمان بشی شاید بعد پنج شش ماه فعلا برو آزمایش ذخیره تخمدان بده ببینیم در چه وضعی اون ازمایشم با ترس لرز دادم اونم نگاه کرد گفت ذخیره تخمدانت نسبت به سنت خیلی کمه
من بهت دارو میدم دیگه بستکی به بدن خودت داره دوستایی که شما باشید من شش ماه بکوب رفتم باشگاه پرانتز باز بگم که تنها راه درمان تنبلی تخمدان ورزش تحرکه ) من شش ماه بکوب ورزش کردم داروهامم مصرف کردم همچی تحت کنترل بود که میخواستم برم باز پیش دکترم واسه چکاب دوباره اما نبود رفته بود سفر منم که استرسی فقط میخواستم ببینم شش ماه زحمت کشیدم ‌تحت درمان بودم چرا حامله نشدم به پیشنهاد خالم دکترمو عوض کردم رفتم پیش دکتر جدیده همه چیو واسش توضیح دادم اونم گفت شوهرت باید ازمایش بده من ازمایش شوهرتو ببینم اینطوری نمیشه چیزی گفت منم با خیال راحت که شوهرم کاری نیست رفتیم با شوهرم با کلی شرم حیا ازمایشو داد
روز بعد رفتم جواب ازمایش گرفتم با خاطر جمعی که مشکل از منه شوهرم سالمه بردم پیش دکتره وقتی جواب آزمایش دید
یه نگاه به من کرد گفت دخترم وضعیت شوهرت خیلی خرابع عیناً انگار چیزی ندارع
تعداد ۲ حرکت شکلم صفر من دست پام می‌لرزید توقع نداشتم فقط میگفتم الان چیکار کنم دکترم گفت دعا کن واریکوسل باسه عزیزم با عمل حل میشه برو جای اورولوژیست همون روز وقت گرفتیم با شوهرم رفتیم دکتره گفت نه واریکوسل نیست احتمالا بچگی ضربع ای چیزی خوردع واسه همین اینطورع

سوال های مرتبط

مامان حمیدرضاوحلما🧿 مامان حمیدرضاوحلما🧿 ۷ ماهگی
مامان حمیدرضاوحلما🧿 مامان حمیدرضاوحلما🧿 ۷ ماهگی
#پارت یازدهم
تا اینجا گفتم که منشی دکتر بهم گفت برای زدن آمپول‌ها می‌خوری به تعطیلات عید دیگه نمی‌تونی که بیای سونو انجام بدی ببینم تخمدانات فعال شده یا نه برو توکل بر خدا اقدام کن انشالله نتیجه می‌گیری
خلاصه منم ناامید که یک ماه دیگه باید منتظر بمونم تا دارو مصرف کنم برگشتم خونه مامانم عمل کرده بود پیش مامانم بودم ازش مراقبت می‌کردم اصلاً تو فکر بارداری نبودم یعنی منتظر بودم دوباره پریود بشم که برم دکتر بعد از تعطیلات عید یگه اصلاً به فکر بارداری نبودم تا اینکه طبق معمول همیشه که پریودم نامنظم می‌شد ۱۲ روز دیر پریود شدم بازم فکر کردم که تنظیم پریودم‌به خاطر تنبلی تخمدان به هم خورده دیگه می‌خواستم از این چیزای گرم دم کنم بخورم که پریود بشم چون فکر نمی‌کردم بدون دارو باردار بشم به خاطر همین اصلاً به فکرش نبودم خلاصه بازم مثل همون دفعه قبلی مامانم بهم گفت که کاش یه آزمایش بتا بدی بعد بیای دم کرده بخوری بازم من گفتم نه بابا بارداری کجا بود تنظیم پریودم به هم خورده به اصرار مامانم رفتم آزمایش دادم جوابشو که گرفتم دیدم نوشته عدد بتا بالای ۱۵۰۰ 😳
اصلاً باورم نمی‌شد که مثبته چون می‌گفتم تا نرم دکتر و دارو مصرف کنم باردار نمی‌شم خلاصه همون روز بعد از ظهرش رفتم سونو از روی عدد بتا خودم شک کرده بودم که ممکنه دوقلو باشه ولی خب امیدی نداشتم به اون صورت خلاصه دکتر سونوگرافی دستگاهشو که گذاشت روی شکمم توی مانیتور دو تا کیسه دیدم
شوکه شدم زبونم بند اومد همونجا هزار بار خدا را شکر کردم که دوباره منو لایق دونسته و بهم دو تا فرشته کوچولو داده حال اون روزمو نمی‌دونم چه جوری بنویسم یه حالی بود سرشار از خوشحالی همراه با استرس که خدایا نشه بازم همون اتفاق بیفته 🥺