شوهرم عاشق پسرمونه یعنی از همون اول جای میرفتیم خودش بغلش میکرد گاهی وقتا خستم اون میزار رو ماش بخوابه اینو میگم یعنی خیلی دوستش داره پسرم خیلی شیطون شده اینم دعواش میکنه سرش گاهی وقتا داد میزنه پسرم ازش حساب میبره ولی من دلم نمیاد همیشه میگم گناه داره ودعواش نکن برعکس پسرم اصلا به حرفای من گوش نمیکنه هر چی میگم برعکسش انجام میده با خودم میگم منم مثل شوهرم رفتار کنم پسرم یکم حساب ببره ازم باور کنین پسرم خیلی لجبازه یعنی وسط پارک گاهی وقتا دراز میکشه بزور بلندش میکنم یا بیرونیم گریه میکنه از بغلم بیاد پایین فرار میکنه سمت خیابون اینجا رو میگم بچه آرومی نیست

پدر و مادر نقطه امن بچه ها هستن، نباید کاری کرد ازمون بترسن،
این رفتارا تو این سن طبیعیه
وقتی سه ساله بشن تازه منطقشون فعال میشه

اصلا تا الان بچهامو دعوا نکرده تازه یه وقتایی من میگم یه چی بگو، هیچی نمیگه تازه برمیداره میبره بیرون واسشون تنقلات میخره میبره پارک بازی کنن بخورن بعد میاردشون خونه، بنظرم شوهرت خیلی کار اشتباه میکنه، شاید مادر خسته باشه داد بزنه ولی واقعا پدر انقدر با بچه سروکله نمیزنه دلیلی نداره داد بزنه سر بچه زیر دوسال اون طفلی درکی نداره از کارایی که انجام میده

بزار از شوهرت حساب ببره همیشه همینقدر کوچیک نمیمونن بزرگ میشن توی اجتماع میرن خواسته‌های خیلی بدی دارن از همین اول بزار حساب ببره تا یکی باشه جلوشو بگیره

حالا ما برعکسیم دخترم از من می‌ترسه ولی به باباش نه چون باباش لوس کرده

وشوهرمن که الان پسرم۱۳سالشه حتی یبارم سرش دادنزده یادعواش نکرده البته اینم بگم پسرم خیلی اروم وحرف گوش کن بودوهست بااون حال من دعواش میکردم اما باباش اصلااا

حالا ما برعکسیم شوهر من دقیقا همینکارو میکنه حتی میبینه من عصبیم میبره کونشو میشوره که اروم شم پسرمم زیاد ازش حساب نمیبره اما از من یکم میبره😂

مرگمو

بخدا خواهر همه مون عاشقه بچه هامونیم ولی خب بعضی وقتا از کور درمیریم اعصبانی میشیم واقعا باید عصاب فولادین داشت بخدا من هر روز دعا مرگو میکنم انقدر اذیت میکنه