سلام..مامانا یه راهنمایم میخوان چطور به این زن داداشم بفهمونم ک پسرش بیماری جنسی داره دخترم سه سالشه هروقت میرم خونه مامانم سرگرم.حرف میشم یا میرم.نماز بخونم میبینم دخترمو برده تواتاق درم بسته لباس بچه کشیده پایین چند روزپیش بازم همینجور بردتش پشت برده شلوارش کشیده بود پایین دخترم میگ بم امپول زد هرچ ب مامانش میگم بش برمیخوره میگ بچه س واقعا نمیدونم چکار کنم تازه در دهن بچه رو میگیره ک جیغ نزنه چند روز پیش بازم همینکار میکرد ولی دخترم هرکاری میکرد نمیرفت باهاش بازی کنه بش گفته بودم حق نداری بری تواتاق باهاش بازی کنی بچه انگار یه چیزی گم کرده بود ب هربهونه ای صداش میزد ک بره پیشش تواتاق ب دخترم میگ بیا بریم.بت سگ نشون بدم دخترمم .نمیرفت ازش فرار میکرد الان دخترم همش میگ میترسم مامان

وااا خب نرو اونجا وقتی اونا میان یا اونجا هستن
شرایط و آینده وضعیت روحی و روانی بچت مهمتره یا این دید و بازدید ها؟؟
من بودم با اولین بار دیدن این حرکت ،دیگه پامو اونجا نمیذاشتم

سلام یا خدااااااا
عزیزم دور کنید بچتونو ازش
اسیب شدید میبینه....
ترس و واژینیسموس در اینده
اصلا خبلی مراقب باشید شما رو بخداقسم نرید دوری کنید
حال بدی شدممم

وای خدای من اونوقت وقتی میدونی بچه داداشت اینطوریه چرا چهار چشمی حواست به بچت نیست؟
وقتی اون میاد خونه مامانت نماز نخون خب بیا خونه خودت نمازتو بخون
طفلی بچه

بزرگترین خیانت رو شمای مادر دارید ب بچتون میکنید ک میدونید محیط سمی هست ولی ومیرید تومحیط سمی
وقتی متوجه شدید چنآن موضوع شدید چنان باید گوششو میپیچوندید ک جرعت نکنه نگاهم ب شمادخترتون بکنه چ برسه ببره این کارهارو بکنه

یکبار این حرکت دیدی و مادر نفهمش حالیش نشد دیگه نرو چرا دوباره با وجود اون بیمار بچتو بردی اشتباه بزرگی کردی لطمه بزرگی ب بچت میزنیا

من بچه ی .....دیدم ک با هم سن خودش اینکارو میکرد اونموقع ۵ سالش بود و من بچه نداشتم هنوز

الان اون بچه ۹ سالشه و من تو این ۳ سال هرگز بچمو باهاش تنها نزاشتم وقتی میبینم اون بچه تو جمع هست سریع بچمو برمیدارم و از اونجا دور میشم

اونوقت شما میدونی ک بچه مشکل داره تورو خدا برخورد شدید کن و بچتو قد یه چشم بر هم زدنی تنها نزار باهاش

بچه برادرت چندسال داره؟

بچش چند سالشه؟ اگه کوچیکه احتمال زیاد قضیه کنجکاویه ک خانواده باید مدیریت کنن اسم بیمار روش نذار
اینا درصورتیه ک کوچیکه ها
ولی درهر صورت دلیل نمیشه واسه کنجکاوی اون دختر شما یا هر کس دیگه ای اسیب ببینه یا حتی اونهم ب تبعش کنجکاو بشه
من جای شما بودم وقتی میبینی مادرش فکری ب حالش نمیکنه ب پدرش بگو
البته تا جایی میدونم بهتره برخورد مستقیم نکنه و با حواس پرت کردن و مشغولیتها و ورزش و... کم کم این کنجکاوی رو از سر بچش بیرون کنه اما اینطور ک میگی انگار رهاش کرده ب حال خودش و این ب نظرم اصلا خوب نیست

خب نرو مگه چیزی مهمتر از بچتم هست
چندسالشه

شما حواست به بچه خودت باشه نمیخواد به زن داداشت بفهمونی. این تجربه یه بارشم از ذهن بچه پاک نمیشه بعد میگی چندبار این اتفاق افتاده؟

چه دل جرأتی داری که میگه و بازم میری ...به برادرت بگو ...بزار فامیلی بهم بخوره بهتره اینکه بچت بزرگتر بشه مشکل روحی و روانی پیدا کنه ...والله اگه من بودم آتیش 🔥 به پا میکردم والله دل داری

نرو اونجا برا چی میری خونه مامانت وقتی اون اونجا هست . من باشم یکسال هم بشه نمیرم وقتی ببینم بچم آسیب میبینه از دست یه آدم نفهم .

😐😐😐وقتی چند بار دیدی و بازم بچت و بردی اونجا دیگه چی بهت بگیم آخه

بچه داداشت چندسالشه؟

یعنی اینارو دیدی و‌میدونی هیچی ب اون پسر نگفتی؟

بار اول دیدی چرا دوبارع گذاشتی بره سمت دخترت
باید چهارچشمی بپایی دخترتو هرکاری داری دخترت جلو‌روت باشه
من اصلا اجازه نمیدم دخترم بدون من جایی بره یا با پسر یاحتی دختر تو اتاق تنها بازی کنن فقط جلو خودم بازی کنن در غیراین‌صورت بچمو جایی نمیبرم
ب مادرت بگو این بیاد من نمیام

نگفتی چند سالشه

قطع ارتباط

من بودم بهشون میگفتم وقتی من هستم حق ندارن پاشونو بزارن اونجا توام وقتی اونا هستن نرو

پسر داداشت چن سالشه بردنش دکتر اینجور پیش بره بده که