۴ پاسخ

قبل از بیدار شدنش بیدار شو درست کن براش

منم دخترمو ازشیر گرفتم تا وقتی ک شیر میخورد صبح تا ساعت ده یازده خواب بود ولی از وقتی شیر نمیخوره ساعت ۷ بیداره صبحونه میخوره

سلام عزیزم
گشنه میشه
یه رب قبل از اینکه بچه بیدار بشه شما فرنیشو اماده کن که وقتی بیدار شد سریع بهش بدی
بچه منم برای صبحانه صبر نداره،کلا چندتا لقمه میخوره ولی باید سریع براش حاضر کنم وگرنه همینو بهونه میکنه تا ظهر بد قلقی میکنه

خوب فرنی از شب قبل اماده کن زود بدع بهش

سوال های مرتبط

مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۱ سالگی
سلام مامانا خوبین
کسی هست پسرش مثل پسر من باشع
2ماهه از شیر گرفتم پسرمو
هم بخاطر اینکه غذا خوب نمی‌خورد هم شب تا صبح هی برا شیر بیدار می‌شد
از شیر گرفتمش تا شاید شبا راحت بزاره بخوابیم ولی خیلی بدتر شده تا صبح هر یک ساعت 2ساعت بیدار میشه نق میزنه گریه می‌کنه بهش اب میدم رو پام میزارم یا پشتشو ماساژ میدم
خیلی اذیتم اصلا فکر میکنم شبا نمی‌خوابم مثل روح سرگردونم
الان تو این دو ماهی که از شیر گرفتم شاید رو هم 1هفته شبا بهتر خوابیده مثلا یکبار دوبار بیدار شده اب دادم خوابیده
گاهی که رو پام هم میزارم وول میخوره هی غلت می‌زنه رو پاهم آروم نمیگیره
نیم ساعت قبل خواب بهش غذا هم میدم که گشنه نباشه
دندون هم فکر نکنم
خیلی اذیتم فکر کردم از شیر بگیرم بهتر میشه خیلی بدتر شده
چیکار کنمش
از صبح ساعت 9و 10که بیدار میشه
از 2ونیم تا 4ونیم هم میخوابونمش شب ساعت 11تا 12بزور میخوابونمش اصلا وقتی می‌خوایم بخوابیم ماتم میگیره اونو
خستس ولی دوس نداره بخابه
اگ عصر نخابونم بد موقع می‌خوابه ساعت 10بیدار میشه
چیکار کنم 😓
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
خانوما یه سوالی داشتم میشه لطفا کمک کنید پسر من خیلی گریه میکنه از صبح که از خواب بیدار میشه گریه میکنه تا شب که بخواد بخابه برا چیزای الکی میزنه زیر گریه خودشو پرت می‌کنه زمین جیغ میزنه خودشو گاز میگیره مبل رو گاز میگیره یا منو یا هم خواهرشو موهاشو میکنه سر من داد میزنه هر کاریم بکنم بدتر میشه بخدا از صبح هم که بیدار میشه همش دستم به دهنشه که گرسنه نباشه بهونه گیری کنه صبح برا صبحونه تخم مرغ میدم تا وقت نهار که بشه شیر موز میدم بهش ظهرا غذاهایی متنوعی درست میکنم میدم ساعت ۲ اینا میخوابن دیگه تا ساعت ۴ و نیم و ۵ بعدش که بیدار میشن بهونه بیرونو میگیرن باباشون میبره پارک تاب بازی یک ساعت دوساعتی میگردونه میاره اورد که خونه بازم گریه میکنه خودشو پرت میکنه اینور اونور میبرمش حیاط ماشین سواری میکنن باهاش بازی کنم باهاش اما بازم گریه میکنه همش دنبال پدرش گریه میکنه که منو ببره اونم کار داره نمیتونه که همش پیش این باشه منم هر کاری میکنم سرشو گرم کنم دنبال پدرش گریه نکنه نشدنیه که نشدنیه دیگه کم میارم از بس باهاش حرف میزنم نازشو میکشم که گریه نکنه هر کاری بگید کردم بخدا سر کتاب هم باز کرذم اما بازم اروم نمیشه اصلا دیگه موندم چیکار کنم از دست گریه هاش از صبح تا شب ۱ ساعت اروم نیس که بگم ارومه منم مغزم استراحت میکنه نه همش گریه همش بهونه خسته شدم دیگه دیگه بعضاً عصبی میشم داد میزنم سرش میزنمش بعدش خودم ناراحت میشم خودم خودمو میزنم که دستم بشکنه چرا زدم 😭😭😭😭😔😔