من از وقتی پسر دومم بدنیا اومده خیلی زود خسته میشم چون مسئولیت های توی خونه ام خیلی بیشتر شده ، و چون شیر خودمو میدم پسرم در طول شب دوساعت یکبار بیدار میشه و شیر میخوره و اصلا خواب باکیفیت و خوبی ندارم .
بخاطر همین صبح ها تا ۱۰ یا ۱۱ میخوابم تا وقتی ک بچها بیدار بشن ...
همسرم مشکلی با این موضوع نداره چون صبحانه رو خونه ی مامانش میخوره .

دو سه باری میشه مامانم سر زده میاد میبینه خوابم بدجور تو ذوقش میخوره ، از شانس من هربار ک میادخونه بهم ریخته ست و بدون ناهارم ....
کمکم تمیز میکنه و میره
امروز بحث اضافه وزن و چاقی و تاثیرش روی چهرهو سن آدم بود ، من گفتم مامان نمیتونم رژیم بگیرم چون شیر خودمو میدم .
میگفت ناراحت نشی ولی سبک زندگیت خیلی بده . صبح زود بیدار شو ورزش کن دوش بگیر ناهار بذار و بچها رو برای صبحانه بیدار کن . فعال باش
من خیلی این سبکُ دوس دارم ولی خوابم خیلی مهمه خیییلی
من سیستم بدنی ام ب مامانم نرفته ...کم خوابی داغونم میکنه .
ولی بنظرم ب امتحانش می ارزه ... کیا سحرخیزن؟ واقع تاثیر داره روی کاهش وزن و روحیه و زندگی؟
عکس برای امروزه ...پسته های باغ پدرم

تصویر
۲۲ پاسخ

گل ختمی

تصویر

گردو ....

تصویر

عزیزم منم تا ساعت یازده خواب هستم .دقیقا الان دخترم بیداره معلوم نیست تا چه ساعتی بخوابه بنظرت کسی ک تا دیر وقت بیدار هست و گرفتار بچه داری صبح زود بیدار میشه .من خودم هم چون شیر خودم میدم اضافه وزن گرفتم بهم میگن آره چاق شدی قبلا بهتر بودی گفتم می‌بینید که شیر میدم و گشنه ام میشه زود به زود هر وقت بچه ام از شیر گرفتم اون موقع رژیم میگیرم

سخت نگیر عزیزم
بزار یکم بزرگتر بشه،بعد روتین خوابتون رو تغییر بده.
اگه آخر شب یکم خونه رو جمع و جور کنی، و مواد غذایی برای نهار فردا رو آماده کنی، فرداش راحت میتونی تا ۱۰_۱۱ بخوابی.
من شب که بچه پیش باباش بازی میکنه، تند تند جمع و جور میکنم.
برنج فردا رو میشورم، مرغ یا گوشت رو از فریزر درمیارم و توی یخچال میزارم.
ظرف کثیفا رو هم میزارم تو ماشین.
فرداش که بیدار میشم هم خونه مرتبه،هم سریعتر میتونم غذا رو بار بزارم

عزیزم بخواب
چون خواب و استراحت هم لازمه

من اگه هامین هم بخوابه تا ساعت یک ظهر میخوابیم. شوهرم ۲ میاد ناهار . ناهارم هم آماده می‌کنم تو یه ساعت

من سحر خبرم و همون سبک مامانت رو دارم از گذشته اینجور بودم ولی یکسال هست با یه جلسه شکرگزاری آشنا شدم الهی هزار مرتبه شکر ک این کلاس فوق العاده است چهارتا فایل برنامه ریزی داره کلا تمام زندگی رو تغییر میده

فقط ی جمله بهت میگم تنها کاری که الان باید بکنی اینکه هر طور حس بهتری داری عمل کنی‌اگه میتونی بخواب تا لنگ ظهر کامل چون شما خواب شبت کامل نیست باید اصلا تا ظهر بخوابی اگه نخوابی به صورت اول پرخاشگری و عصبی بودن و بعد ی مدت افسردگی خودشو بروز میده.پس حرف کسی برات مهم نباشه.به فکر هیکلتم نمیخواد زیاد باشی بچه ها قرار نیست بچه بمونند خلاصه ۲سال دیگه مهد و مدرسه میرند شماهم وقت رسیدگی به همه اون امورو داری.منم از این آدم های سمی اطرافم زیاد داشتم که حس ناکافی بودن میدادند از دید خودشون دارند خوبی میکنند اینارو میگند درحالی که فقط فاز منفی و حس ناکافی بودن میدند‌تمام این وضعیتی که میگی منم داشتم ی دورانی تازه با ی بچه....رها کن و گوش نده.بخواب راحت تا زمانی بچه ات بیدار نشده.برای بچه ها وقت بزار فعلا الویتت ارامش روح و روان خودت و وقت گذاشتن با بچه ها باشه ۲سال دیگه هیچکدوم از اینا نیست

من صبح زود بیدار میشم صبحانه دخترم میدم کارام ناهار درست میکنم سر ظهر یک ساعت می‌خوابم بعد دوباره بیدار میشم اگه دخترم بهونه بگیره میبرم بیرون یه چرخی می‌زنیم میام شام درست میکنم بعد ساعت 11اینا باز می‌خوابیم

سلام خیلی شبیه منی
منم هرموقع کوچیکه بخابه میخابم
با این فرق ک کوچیکه تا ۸بیشتر نمیخابه
من دلم برای بزرگه میسوزه
چون با سروصدای ما اونم ۸بیداره.
اصلا تایم خالی با پسر بزرگم ندارم.
طفلک هی میگه بیا اتاقم
کوچیکه نمیزاره.
شیرمم کمه یعنی هر غذایی ک میخورم با عذاب وجدان میخورم میگم واییییییییییی چجوری بعدا میخام رژیم بگیرم مثل هرکول شدم😑

دقیقا کپی من و مامانم ...منم همینم ولی هر صبحی هم بوده که زود بیدار شدم هم انرژی بهتری داشتم هم به همه کارام رسیدم استراحتم کردم ولی دور بیدار میشم حتی وقت صبحونه ندارم یسرخ باید ذور کار بچه ها باشم ولی از اونطرفم شب بیداری دارم سخته برا صبح‌زود بیدار شدن

اینارو میگی من بدجور میترسم
انشالا دوران شیردهی ک تموم بشه همچی درست میشه هم روتین زندگیت هم وزنت چقد بده کسی درکت نکنه

عزیزم سخت نگیر خواب کافی از همه چیز مهمتره هرچی بدنت نیاز داره همون کارو انجام بده

شبا که شام میزاری ناهار فرداتم درست کن .من قبلا ک شاغل بودم همین بود الانم ک بچه نوزاد دارم شام و ناهار باهم میزارم.
برا خوابتم تا میتونی بخواب هیچی مهمتر از خودت و سلامتی نیست .
بچه کوچیک اذیت داره.
۳.۴ساله که شد هم رژیم بگیر هم خونت مرتبه

والا عزیزم منم مث خودتم. به نظرم با بچه کوچیک نمیشه سحرخیز بود من حتما باید 8 ساعت بخوابم اگه کمتر باشه روزم و اعصابم و همه چیم داغون میشه بعدشم خواب برا مادر شیر ده خیلی مهمه اگه خوابت کم باشه شیرت بی کیفیت میشه

من چندبار امتحان کردم صبح زود بیدار شدم همه کارامو کردم ولی بعدش کل روز بی انرژیم حوصله هیچیو ندارم..صبحم تا ۱۰ میخوابم بیشتر وقتا ولی بازم حوصله ندارم افسردگی گرفتم فک میکنم

بخواب بابا مگه زندگی چند روزه تا خوابت تکمیل نشه در طول روز انرژی نداری فعال بودن خوبه در صورتی که خوابت هم خوب باشه وقتی کم بخوابی اصلا در طول روز انرژی ای نداری که بخوای فعال باشی.فعلا سبک زندگیت همبن باسه تا بچت بزرگتر شه بعدا هم میتونی سحر خیز باشی و فعال

والا من دوتا بچه ۲ساله و یکساله دارم،اصلا خواب منظم ندارم.اما معمولا صبح ساعت ۹بیدارم،صبحانه و ناهار رو آماده میکنم.تا بچه ها بیدار شن.بعدشم ساعت ۱ناهار میدم بهشون،هرروز هم خونم تمیزه.جارو کردن و لبای شستن همیشه دارم.کمکی اصلا ندارم.تا ۱۱شب تنهام.غروب هم شامم رو میذارم

درخواست میدی من پرم ممنون😙

نمیدونم بچه دومت چندوقتشه،ولی سبکت ب نطر منکه عالیه همینو ادامه بده،منم تابچه ها خواب باشن میخوابم ،چون طهرکه کوجیکه بخوابه محبورم وقتمو بدارم برا بزرگه.‌.
هرچی هم سگ دو میزنم بازخونه نامرتب و ریخت پاشه زندگی زناشویی ام تعطیل و داغون

سلام عزیزم من دخترم تاالان که چهارسالو نیمشه شب تاصبح بالای ده بار بیدار میشه اصلا خوابم داغون شده تو این ۴سال شاید خواب مفیدم یکساعت باشه همش خواب منقطع دارم اما سعی کردم سر ساعت ۷ بیدار شم صبحونه شوهرمو میدم راهیش میکنم بره سرکار صبحونه دخترمو اماده میکنم ناهارم اغلب ساعت ۱۱ اماده اس .بدنم عادت کرده توهم اوایل سخته ولی چندباری که زود بیدار شی بدنت عادت میکنه چون میگی شوهرت خونه مامانش صبحونه مبخوره نمیخواد ساعت ۷ بیدار بشی همون ۹ خوبه

اینکه سالهای اول بچه داری خستگی زیادی داره غیر قابل انکاره، این روزا میگذره و وقت هست برای نظم دهی بیشتر به روتین زندگیتون، به خودتون سخت نگیرید اگر ذاتا ادم با نظم و فعالی هستید دوباره به روتین برمیگردید، کم کم ، روزا که بچه ها میخوابن خودتونم استراحت کنید ، یا غذاهارو نیمه اماده وقتی تایم دارید فریز کنید بتونید اشپزی سریعی داشته باشید

سوال های مرتبط

مامان 😘pranses yasi مامان 😘pranses yasi ۵ سالگی
خیلی خسته شدم دلم گرفته هیچ چیز به اندازه ی بیماری برای من ترسناک نیست نمیخوام ناشکری کنم برعکس خداروهزاران بار شکرمیکنم که اگر مادرم درگیر بیماری حتی نمیتونم وامونده اسمشو بیارم شد یا پسرم درگیر بیماری پوستی شد اماااا خداخیلی دوستم داره خیلی هوامو داره اما من بیچاره وبدبخت شدم هیچ اعصابی برام نمونده خیلی اعصابم ضعیف شده الآن دیروز مامانم سینش جوش میزد رفتیم سونو میگه کیست داره کیست تیروییدش بزرگتر شده درحال حاضر دوباره باید عمل بشه میدونید اصلا از بیمارستان رفتن وموندنش اذیت نیستم اماااا ازنظر روحی خیلی داغونم الآن پسرم چون مشقاشو یه هفتس ننوشته همووون بهانه ای بود برای شروع گریه ها وعصبی شدنای من ،رفتم آزمایش دادم کم خونی دارم و بدنم همیشه ضعیفه وخسته واقعاً دیگه نمیدونم چیکارکنم نمازخوندن خیلی آرومم میکنه ولی بعضاً وقت نمیکنم بعضاً انقد خسته ام حسی برای نمازخوندن ندارم همه ی اینا باعث میشه فکرکنم خدام ازمن راضی نیست میدونید حس رضایت ازهیچ چیز و هیچکس ندارم متاسفانه نمیدونم چه کنم اگه پیشنهاد یا راهکاری دارید بفرمایید خیلی خیلی خوشحال میشم برام تاپیک بذارید ممنون از همگی 🌹🙏