۱۰ پاسخ

بنظرم خودتو از دست این مرد نجات بده

اگه اذیتت می‌کنه زنگ بزن اورژانس اجتماعی

برو شکایت کن وقتی دست بزن داشته باشه خانوادتم پشتت باشن اصلا بچه رو بهش نمیدن. منم شوهرم همش میگه چرا صبح ها ما نمیشی در رو میکوبه صدا میدا روانیه ولی مامانم همش بهشمیگه چکارشداری تو سر شب میخوابی اگر راست میگی تا صبح بشین ببینم صبح زود پا میشی.کلا مردها نکبتن. مرد خوب کمه. انقدر شوهرم ایراد داره. بهونه میکنه الکی کتک و... ولی خانوادم پشتم تیست برای طلاق. اما خرش کنم و ... باهام خوبه ولی لامصب دیگه بدنم کشش ندارا کلا خیلی مریضم قلبم سرم کمرم .... اگر میتونی خرش کن بهش بدا رابطتتون بهتر کن مرداا گیر رابطه هستن باهاش حرف بزن به مامانت بگو طرفتو بگیرا اگرم دیدی ادم نشد طلاق بگیر

باید زنگ بزن پلیس بیاد صورت جلسه کنه،بعد بری پزشکی قانونی
دخترت هم تا ۷ سالگی مال خودته
اینقد تو سری خور نباش
انگار خودت خوشت میاد اونجا موندی ها
بر...ن بهش ،بده گم شه بابا ،مرتیکه خر

وقتی میزنه تو هم بزن
فکر نکنه دست نداری
غلط کرده
بگو همه همینن
خواهر و مادرت نمیخوابن مگه؟

وقتی‌ بایدبره سرکاریه صبحانه بده کوفت کنه اورفت شمابخوابتون ادامه بدین

خب اگر پدرت پشتت هست برو ازش شکایت هم بکن بزار بفهمه تنها نیستی من هم یه شوهر روانی ودست کج و کلاه بردار دارم هرکاری هم کردم درست نشد حتی فهمیدم دزد ساختمون که توش زندگی می کردیم بود بابام هم فهمید بهش گفت بی صاحب گیر آوردی طلاقش و‌میگیرم مهرام میزارم اجرا خرس گنده به پای بابام افتاده بود زار میزد بابا غلط کردم تو رو به خدا زنم و ازم نگیر

خدا از مردای بد نگذره دیروز برادرشوهرم به زن نانزدش یه حرفایی بار کرد داشت میردش فک کنم اونقدر ناراحت شدم

واااای خدا ازش نگذره چرا اینکارو کرد؟حالا چرا گفت بری خونه بابات؟

خدانگذره ازش ،چرازد؟

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
سلام عصرتون بخیر باشه خانما
خواستم موضوعی بگم من تو شهر غریب زندگی میکنم و یه دختر دارم و هیچ کدوم از خونواده هامون پیشمون نیستن فقط چندتایی آشنا و فامیل هستن که اونا هم از ما دورن و ماهی دوماهی همو ببینیم، زمانی که دخترم نوزاد بود بچه های همسایه هی میومدن به بهانه بازی با دخترم اذیتم میکردن و هیچ کدوم مامانشون دنبالشون نمیومد من چندباری چیزی نگفتم ولی دیدم دارن پرو میشن به مامانشون گفتم و دیگه نیومدن الانم دخترم بزرگ شده و عادت به خونه داره اگر رو بدم بهشون بازم میان یعنی جوری هستن که پیله کنن ول کن نیستن منم رابطه م رو باهاشون محدود کردم در حد سلام و علیک تا نیان شوهرم میگه انگار دوس نداری کسی باهات رفت و آمد کنه گفتم من رفت و آمد اصولی دوس دارم اونا مثل من نیستن که یه روز اومدن خونه من فردا نذارن بچشون بیاد بی خیالن میفرستن خونه من میرن دور کارشون بچشون مدیریت نمیکنن بگن امروز رفتی بسه دیگه چند روز بعد برو دیگه بیان ول کنم نیستن او روز باز یکیشون اومد مامانش به زور بردش بعد زنه جلو خودم میگه بیا بریم بریم باز عصر بیا مگه خونه من مهد کودک منم آسایش میخوام یعنی کارم اشتباهه باید اجازه بدم بیان شوهرم میگه خیلی سخت میگیری