۴ پاسخ

حرف شوهرت زشته شکمو نیستی مادر دو تا بچه هستی ک ۲۴ساعت داری خدمات میدی خسته میشی نمیکشی،من پسرم اگر سفره پهن کنم سفره با کل غذا ها تا مخلوط نکنه و همه جا پر نکنه ول کن نیس ،منم قید تمیزی زدم همه جا پر لک شده ،شوهرم داخل سینگ غذا میخوره من سرپا هر جا بشه

دختر من که قهر میکنه زمینو زمانو بهم میریزه همشم قهره

دیگ بزرگه فرق خوب و بدو تشخیص میده، باهاش جدی صحبت کن ک دیگ نباید این کارو کنه، اگ باز تکرار بشه مثلا اسباب بازی ک خیلی دوست داره ب مدت 3روز ازش میگیری.

نگو همین الان دوست دارم پسرم و یه کتک مفصل بزنم امروز فقط صبحونه خورده دیگه هیچی نخورده خوراکی هیچی بهش ندادم که غذا بخوره ولی نخورد اومدم خونه مامانم اونم میگه این هیچی نمیخوره باید ببری دکتر مریضه کلا ریده شد به اعصابم راضیم الانم بگیرم زیر پام بکوبمش در این حد اعصابم نمیکشه😖

سوال های مرتبط

مامان دلوین و رادین مامان دلوین و رادین هفته بیست‌ویکم بارداری
خدا منو بکشه بچمو دعوا کردم 😔😔😔دارم میمیرم از عذاب وجدان
دیشب حالش خوب نبود گربه میکرد ک میخابم حالا گرسنه هم بود .. سر سفره شده سفره انداختم غذا آوردم با اینک خیلی گشنش بود گفت بریم بخابیم با کلی گریه گفتم مامان غذا بخور بعد بریم گفت نه میخابم ....
گف رو تاب میخابم
بردمش رو تاب بهش غذا دادم بعد کلی سرحال شد خبری از گریه نبود کلی انرژی داشت و حسابی بازی کرد اصلا از این رو ب اون رو شد ن خوابش میومد ن خیچی فقط گشنش بود ...
حالا امروز صبونه سه چهارتا لقمه خورد میدونستم واس ناهار حسابی گشنش میشع مثل همیشه ناهارشو قشنگ میخوره ...
منم سفره انداختم گفتم مامان غذا امادس اولش خوشحال شد اومد فقط یه لقمه خورد و گریه کرد بریم بخابیم ینی گریه هااااااا خودشو میمالید ب زمین تا من میگفتم الان وقت غذا خوردنه گربه هاش بیشتر میشد ... منم گفتم الان اگ ب گریه هاش بخا بدم همش میخاد غذا نخورده گریه کنه ک خوابم میاد و از سفره بلند شه بره ... چند بار گفتم مامان الان وقت غذا خوردنه غذا میخوریم بعد میخابیم هی میخاس کار دیشبشو تکرار کنه و براش بشه یه عادت ... منم کنترلمو از دست دادم وقتی گریه میکرد دعواش کردم 😔 گفتم بشین سرجات غذا میخوریم بعد هر جا دوس داری میری 😔😭 بد دعواش کردم اصلا دست خودم نبود
اونم داشت میون گریه هاش میگف غذا میخورم 😭😔 الان دارم تعریف میکنم اشکام میاد
الان ک اومدیم تو اتاق بخابه باهاش حرف زدم گفتم ببخشید دعوات کردم بوسش کردم و علت دعوامو بهش گفتم اونم یه لبخند شیرین زد و چشاشو بست قلبم داره تیکه تیکه میشه 😔😔 از وقتی باردار شدم خیلی حوصلم کم شده سریع کنترلمو از دست میدم 😔