منم جدا نمیکنم فعلا. مگه چقد قراره کنارمون بخوابن ک اونم ازشون دریغ کنیم. وقتی بزرگ بشن خودشون تنها میخابن. الان میخوام هر دومون لذت ببریم.
نه من جدا نکردم واصلا دلم نمیاد جداش کنم از خودم
من جدا نکردم دلمم نمیاد جدا کنم اتاقش رو
واجازه میدم تا هر وقت بخواد روی تخت جدا توی اتاق خودمون بخوابه
ن بابا زوده گناه دارن یهو از خواب بیدار شن بترسن...از ترس یا زبونشون بند میشه یا لکنت...
منم مرداد ماه سه سال میشه ولی جداش نکردم الان از وقتی داداشش بدنیا آمده بیشتر بهم وابسته شده میاد سرش میزاره کنارم بعد میخوابه
من که تا دخترم سرشو نزاره رو بازوم هیچکدوم خوابمون نمیبره
خودم قشنگ تا ۲۵ سالگی بغل مامانم خوابیدم . خسته از سرکار میومدم مامانم میومد بغلم میکرد تا بخوابم
پس یعنی من اشتباه کردم .یا مامان بدی ام .پسرم یکساله ک جدا شده .😔 البته بعضی شبا بیدارمیشه میاد پیشم
منم جداش نمیکنم.
این حرفهای روانشناسا را هم که میگن جای خواب بچه را جدا کنین، قبول ندارم
ن نکردم وفعلا نمبکنم هزار راه دیکه وجود داره برا مستقل شدن اونم تو ای ششرایط ک یه استرس پشت یر گذاشتن شرایط جنگ بچه هنوز ب نا نیعز داره شاید تشنش بشه ایقد بگه اب ک ما تو اتاق دیگه نشنویم شاید یهو تبش رفت بالا تشنج کرد هزار تا چیز دیگه الان ضررش بیششتر تا منفعتش بچه ب مرور خودش جدا میشه حتی اگه بزور بخایم بخان اصلا اینایی ک بچه هاشون دو سالگی یا حتی میگن ۶ ناهگی اتاقش حدا مبکنن و یجورایی ادا در میارن اصلا قبولشون ندارن بچه تو این سن اوج نیازش هست مگه زندگی چقققد طولانی هست کآدم از کنار هم بودن لذت نبره بچه اونم پسر دیگه اول ک بره کم پیش میاد بخابه پیش مادر
بچه من شبا بیدار میشه آب میخواد میگه ولی اگه مریض بشه صداش در نمیاد هی بیدار میشه میشینه هی میخوابه تا ازش نپرسی نمیگه برا همین دلم نمیاد
نه من جدا نکردم چون پیش اومده بارها بیدارشدن میگن مامان من میترسم میان تو بغلم بچه ها تو تختشون ماهم پایین تخت میخوابیم
من دلم طاقت نمیده جداکنم.
نه جدا نکردم
خیر
شهریور میشه سه سالش ولی جدا نکردم و نمیکنم چون هم وابسته به منه مخصوصا بعد از زایمان دومم هم خیلی بدخواب
من چند بار خواستم جداش کنم ولی پامیشد گریه میکرد همسرم نذاشت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.