۲۲ پاسخ

دقیقا مو به مو انگار شوهر منو توصیف کردی. امشب نشسته رو مبل بچه هی نق میزد میگم بیا برش دار گناه داره هی فقط صداش میکنه میگه بیا بچه هم نشسته تکون نمیخوره آخر بچم وایساد گریه ولی بازم تکون نخورد خودم رفتم برداشتمش. وقتی هم میگم سرگرمش کن مینشونتش کنار خودش با گوشیش توی اینستائه کلیپ هارو ب ماهان هم نشون میده. نهایت همکاریش اینه

شوهر من یه پا مامانه برا بچم همه کاراشو میکنه از من بهتر😂 ار اول باید مینداختی گردنش مسئولیتو

شوهر من و گفتی!!!!!
من رفتم حموم و دخترم و پیش شوهرم خوابوندم دخترم بیدار شد گریه میکرد شوهرم نمیگرفتش همون طور وایساده من حوله بپوشم بیام بچه رو بغل بگیرم
کلاا وظیفه ای در قبال بچه نداره

شوهر منم همین مدلیه خواهرجان
میشینه پای تی وی میگه زینب بیا
زینب یک ثانیه پیششه دو دقه بعد میگم بچه کو میگه همین جا بود😕😕
باز خودم باید برم دنبال بچه
یا میاره گوشی بهش میده بعد ب من میگه نذار ب گوشی عادت کنه
روزی هم ک حوصله داشته باشه یک بار در ماه احتمالا پیش بیاد هی باید بگم نکنین نکنین خطرناکه اینجوری نکن اونجوری نکن گریه ش ننداز
واااااای اون لحظه میگم ولش کن‌نخاستم خودم میگیرمش میگه چیه مگه داریم بازی میکنیم😐

من برم کله شوهرمو ماچ کنم 🤣 شوهر همتون که کاری نمیکنه ، شوهر من الان بچه رو شونشه از سالن میره اتاق از اتاق میاد سالن بچه میخوابونه ، شب تا صبح هم الان ۱ ماه و نیمه گنارش میخوابه شیر میده ، پاهاشم میشوره پوشک میکنه فقط غذا دادن با منه ، و وقتایی که سر کاره

چقدر منییییی
دقیقا منم این مشکل رو دارم

عین شوهر منه 😒
امروز میگم بیا این بچه در دسشویی رو شکوند ببرش من اینجاام راحت نمیذارید بشینم میگه نیکا بیا بابایی بیا اینجا 🥴
گفتم آخه مرررد چی بگم خب بلند شو بیا ببرش دیگه با صدا کردن نمیاد که
یا ظرف میشورم میبینه بچه از شلوارم آویزونه نمیاد ببره من با دست خیس هی بابد بچه رو بلند کنم ببرم باز میاد میچسبه بهم شوهره اصلا تکون نمیده خودشو فقط صدا میکنه
گاهی وقتا میگم خدایا اگه منم مثل شوهرم بودم بچه ها و زندگی یه چیزیشون میشد

من تانگم بچه رو اصلا نگاهم نمیکنه به بچه .دودیقه میدم بغلش ولش میکنه بجه میاد پیش من .یاالکی صدامیکنه که بیا ولی خب بجه نمیره طرفش که دودیقه هم نگه داره میگه بیا این شیر میخواد ..فقط درازمیکشه میکه خستم یه بار نبودم محبورشدپوشگ عوص کنه زده بود بجه روباآب داغ شسته بود زنگ زده میگه وای بچه سوخت حواسم نبود آب داغه😐

اتفاقا منم امروز میخواستم تاپیک بزنم غرغر کنم از دست شوهرم قهرم کردم باهاش بعد امشب میگه من بلد نیستم باهاش بازی کنم نگهش دارم بجاش ظرف شستم برات هیچی دیگه خر شدم ولی گزدنم شدید درد میکنه

🤣🤣🤣🤣همینه

شوهر من خیییلی رادمان‌رو خوب مواظبت میکنه . انقدر باهاش بازی میکنه . رادمان کنار باباش خیلی خوش تره تا کنار من .
اون بازی میکنه باهاش .
میخندونه بچه رو .
می برش بیرون و موتور سواری

شوهر من قبل اینکه مریض بشه خیلی کمکم میکرد الانم کمک میکنه بازم با یاسین خیلی بازی میکنه یا میبرش بیرون

شوهر من نگهش میداره عوضش میکنه شیر دورس میکنه مثلا میبرش بیرون تابش میده تا من ب کارم برسم بازار آریشگا برم نگهش میدارع
بچه اولمم نگع میداشت من میرفتم کلاس .نگع میداش میرفتم باشگاه
امروز صبح من خاب بودم عوضش کرده کامل حتا لباساشم
گفتم کی عوضش کردی گفت تو خاب بودی کثیف کرد گفتم دیگ واس پی پی تو پانشی من بیدار بودم
صبحا باهم پامیشن صبحانه میخورن

آره همینه
اگه بهش تذکر بدم هم باهام قهر میکنه میگه به تو چی؟ مگه نه سپردیش دست من؟ دیگه کاریت نباشه من چجوری نگهش میدارم

شوهر من اصلا همکاری نمی‌کنه بعد ۵ تا هم بچه میخاد 😒

شوهر منه کع😅😅😅

دقیقا همینه که گفتی ، ولی خب الان دیگه بچه یکم بزرگتر شده ، چون من سعی میکنم هرروز ببرمش بیرون یه دوری بدم یه قدمی بزنه ، بعضی روزا بجای من بچه رو میببره بیرون

شوهر من اداها و کلماتی ک من به دخترم میگم اونم همینو میگه با همون صدا و آوا.خودش چیز،جدیدی یادش نمیده.
حوصله نداره بازی کنه.البته بد بخت وقت نداره.همش سرکاره..۶صب میره تا ۴بعدازظهر دویاره ۶میره تا۱۱ شب.
تو اون دوساعتم وقت ناهار و استراحتشه

دقیقا شوهر منم همینه میریم بیرون کوفتم میشه ازبس تنهایی میرم دنبال بچه

زیر صفر هیچی بلد نیس حتی میترسه آب بهش بده

شوهر منم همین طوره ولا🤣🤣

نباشم حسابی از بچه داری برمیاد همه کار میکنه ولی وقتی خونم همش باید بگم

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۶ ماهگی
خب چند تا راهکار میگیم ولی قبلش تو دو یا سه سالگي بچه رو یا بفرستیم مهد یا اینکه بگیم بچه ای بیاد خونتون یا شما برید خونشون که کمتر وابسته ی شما باشه تو بازی کردن.
حالا برای اینکه بچه ها تنها بازی کنن:
پارچه های مختلف دکمه ها و چسب و قیچی و حالا کنار این ها وسایل بازیافت مثل انواع بطری ها و ظرف های پلاستیکی و...
چجوری بچه ها را آماده کنیم تنها بازی کنن؟
مثلا بچه ای که تا حالا تنها بازی نکرده بگیم برو یک ساعت بشین و خودت برای خودت بازی کن یا بسه دیگه چقدر به من میچسبی
این باعث بدتر شدن میشه و نتیجه عکس داره و بیشتر وابسته شما میشه
مثلا کتاب میارید جلو خودتون که دارید کتاب میخونید ولی حواستون به بچتونه بگید من کتاب خودم رو میخونم توام با کتاب خودت بازی کن و همچنین بازی باشه که بتونه تنهایی انجام و نیاز به ما نداشته باشه یا مثلا دارید غذا درست میکنید یه وسیله بازی یه ظرفی چیزی بزارید جلوش اول خودتون یکم باهاش بازی کنید مثلا صدا درست کنید انواع ظرف ها و انواع صداها درست بشه و وقتی خوشش اومد دوست داره ازتون بگیره و اون انجام بده
از یک دقیقه شروع کنید بگید این یک دقیقه من غذا درست میکنم یا مطالعه میکنم و تو بازی کن پ کم کم این زمان رو بیشتر کنیم و بچه ها یاد می‌گیرند این زمان رو مادر یا پدر برای خودش میخواد وقت بزاره و اون هم یاد میگیره خودش رو سرگرم کنه.
اگر خیلی برای بچه بازی بخرید و فرصت ساخت و ساز و کاردستی و...رو برای بچه فراهم نکنید ممکنه سخت‌تر تنهایی بازی کنند
مامان زینب جون😍👶🏻 مامان زینب جون😍👶🏻 ۱۵ ماهگی
غر غر مادرانه😑😆😐🥲

دخترم خیلی اذیتم میکنه
جدیدا طعمارو فهمیده غذا رو تف میکنه
شیر پاستوریزه نمیخوره شیر خشک خیلی گرسنه باشی یکمم میخوره
بیرون میچسبه بهم هی میذارم زمین میگم برو بازی کن نمیره
تو خونه چسبیده بهم
اون رو تو مراسم شیرخوارگان یکی اشنا دید با من بچش دنیا اومده
میگه یادته پارسال کوچیک بودن ساکت بودن امسال همش باید دنبالشون باشیم
گفتم بخدا اگه من پارسالم راحت بوده باشم
یادمه انقدر گریه میکرد با پستونک سرپا نگهش میداشتم الانم همونه اصن بزرگ‌میشه بجای اینکه هی بره شیطونی کنه دائما چسبیده ب من امشبم رفتیم مراسم دسته
چندتا بچه اومدن پیشش دورشو گرفتم دستشو گرفتن گفتم بریم بازی
یکم نگاهشون کرد برگشت ماما ماما ماما

ینی همش درحال نق نق نق زدن گریه کردن
گاهی بهش میگم دخترم این همه اشک از کجا میاد آخه😞😫

بیردن میره گریه خونه اس گریه سیره گریه گرسنس گریه بازی میخواد گریه نمیخواد گریه همش گریه گریه گریه
تو مهمونیا نمیذارم چشمم باز بشه 🥲😫