من شاغلم
و شهر غریبم
خانواده شوهرم هستن
هر روز صبح تا ظهر مادرشوهرم یا خواهر شوهرم میگیرن
اونا خیلی دوس دارن پیششون باشه
و سرش دعواعه بینشون
چون همین یه نوه پسری رو دارن
ولی خودم گاهی معذب میشم
میگم هر چیم باشه اذیتشون میکنه
عصرا هم بخام جایی برم میگن بیارش
گاهی میزارم گاهی میبرم
ولی خداییش سخت ترین کار با بچه بازار رفتنه
ایشونم سنشون بالاست گلم حوصله ندارن به دل نگیر
سلام من سه تا بچه دارم کمکی هم ندارم هرجاهم برم بچه هام با خودم میبرم هر چی باشه اونا هم سنشون بالا حوصله ندارم خیلی سال بچه هاشون بزرگ کردن بچه های قدیم با جدید متفاوتن تربیت و مدل رفتار کم کم هم عادت میکنی اولش سخته ولی بچه ها و هم خودت عادت میکنید بیشتر سعی کن وقتی خواب به کارهای برسی غذا خونه و...بیرونم داخل کالسکه بذار ببر خوراکی و شیرم ببر اذیت نشی
منم همیشه تو دوتا بچه هام تنها بودم اصلا نمیبردم پیش کسی .الانم مگه گاهی دیگع مجبور باشم میرم میدم دست خواهر شوهرم
هنوز تو دوران نامزدیه
اون برام نگه میداره
ولی ب کسی دیگه ندادم تاحالا همیشه باخودم بودن بچه هام حتی اولی عروسی داشتیم همه هم درگیر بودن منم میخاستم برم ارایشگاه باهاش رفتم تا درستم کرد باور میکنی بیزار شدم از بس گریه کرد
عزیزمدختر منم همینجوری دقیقا
وقتی میخوابه به کارهای خونه میرسم
چاره ای نیست
دخترت رو هم بزار کالسکه هوا خنک شد ببرش بیرون
زیاد بغلش نکن تا بهانه بغل میگیره با تلویزیونی اسباب بازی چیزی سرگرمش کن که از سرش بیوفته
متاسفانه هم مادر شوهر هم مادر خود آدم همینه بچه زیاد بدی دستشون پشت سر آدم حرف میزنن من دست تنهام ولی تاحالا شاید کلا ۶ بار پسرمو دادم مادر شوهرم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.