خانما بیاین یه نظری بدین😑✌🏻

از حالا دلشوره امشب دارم، یعنی من دیگه نمیتونم😩
خواب شب پسر من اینطور بود که ساعت یازده می‌خوابید دیگه بیدار نمیشد تا چهار پنج برای شیر بیدار میشد دیگه میخپابید تا هفت که بیداری کاملش بود خلاصه هم خودش راضی هم ما
تا سه شب پیش رفتیم خونه مامانم چندین بار بیدار شد بخاطر جابجا شدن جای خوابش
حالا مشکل من اینه....
یک از اون شب هر یه ساعت بیدار میشه یعنی دیشب تا صبح نه بار بیدار شد و با تمام قوا گریه و جیغ میزنه هر چی بغل میکنی نوازش اروم نمیشه بلکه بیشتر جیغ میزنه دیگه ما تندی شیر درست میکنیم میخوره اروم میشه یعنی فقط با شیر بخدا مغز برام نمونده بیداریش یه طرف جیغ های بنفشش یه طرف
مورد دوم قبلا اینطور نبود جدیدا خونه هیچکس نمی‌خوابه اگر بخوابه همین بساط هر یه ساعت بیدار میشه گریه میکنه
من چکار کنم یعنی علنا برگشتم به هشت ماه پیش با وضع بیش از حد بدتر
الانم چشمام داره میترکه از درد

عزیزم بچه ها همین طورن پسر منم دقیقا همین طور شد منهی اون دستم بغل میکرد میخوابید نمزاشت دستم بردارم خسته میشدم ولی اون راحت میخوابید خوشحال بود
دکتر گفت به خاطر اضطراب جداییی چون خونه کسایی دیگه احساس نا امنی کرده اینطور شده بعد یه مدت خودش خوب شد یعنی بهتر شد

پسر منم خونه خودمون خوبه بازی می‌کنه شیر میخوره و می‌خوابه به وقتش ولی جایی بریم فقط گریه و بی‌قراری تا برگردیم خونه😥

عزیزم جابجا شدنش یک طرف با جیغ و گریه بیدارشدنش بخاطر اینه ک‌ ترسیده
منم دخترم اینجوری بود
بکی بهم گفت ترسش رو بریز انجام دادم واسش
و اینکه نظر هم داشت
اسفند دود کردم براش زاغ گذاشتم و این کارا ،خداروشکر خوب شد

دخترمنم همینه خونع خودمون همچی اوکیه ولی تامیریم خونه مامانم ازبس اونجا فضولی وشیطنت میکنه خوابش بهم میریزه بعدش دهنمونو آسفالت میکنه