مامانا شما باوجود بچه همسن پسرمن مهمون دعوت میکنین من ک اصلا حوصله مهمون ندارم یعنی اصلا وقت نمیکنم

نه سخته نمیشه،مگر اینکه مامانم اینا بیاند که باهاشون رودروایسی ندارم
ناهار و شام خودمونم به زور میپزم و میخوریم با بچه کوچیک

اره مهمون زیاد میاد ولی تا برن و همه چیز جمع کنم حالی نمیمونه

اصلاً هیچ حس و حال خوشی ندارم همش بغلی شده

من اصلاً نمیتوتم مهمون دعوت کنم اگه هم بخواد بیاد کلااافه میشم خیلی زندگی برای من سخت شدهنه میتونم برم بیرون بهم خوش بگذره نه وقتی که مهمون بیاد

به زور میرم مهمونی
از دست‌تنهایی خیلی عذاب میکشم.
دعوت نمیکنم زنگ میزنن به شوهرم میگن داریم میایم
منم بچه رو میسپرم به مامان یا خواهرم تند تند کارامو میکنم بعدم خرید میکنم شوهرم خودش مهمونه
خیلی اذیت میشم خیلی ها.

خیلی کم

من ناهار و شام خودمونو بزور درست میکنم

من دعوت میکنم ولی واقعا اعصاب میخواد

اصلا نهار وشام خودمونم ب زور اماده میکنم مهمون اصلا

اره
تعداد بالا
با دوتا بچه 😁 دختر بزرگم دوسال و‌ده ماهه
دختر کوچیکم یکسال و دو ماه

نه ، فقط گاهی دوستم میاد بهم سر میزنه، ماهی یا دوماهی یکبار

تنهایی که اصلا نمیتونم
معمولا تو جمعه ها میندازم که شوهرم کمک کنه
ولی خیلی هم مهمونی نمیدم

نه واقعا حتی مهمونیم به زور میرم

من دعوت میکنم ولی شوهرم کمکمه
تنهایی واقعا نمیشه