بلاخره زنگ مادرشوهرم زدم گفتم پسرت همچین کاری کرده فردا روزی چیزی شد یقه منو نگیری اول گریه کرد گفت هرکاری لازمه بکن هردکتری لازمه ببر ولی من میدونم که حرص گذشته اشو میخوره تو حرصش دادی ک سمت مشروب رفته😐😐😐دلم میخاست فحشش بدم گفتم من توی عروسی بودم از کجا کیدونستم بچت میره مشروب میخوره از وقتی از پیش تو دور شدیم هیچ دعوایی نداشتیم! بعدشم گوشی و قطع کردم و بلاکش کردم زنیکه نفهم و

اون اگه میخواست مادری کنه خودش از احوال پسرش باخبر بود.‌...
خیلی وقته فک کنم پیامتو دیدم،یعنی هنوز خوب نشده؟

واقعا فکر کردید الان به مادرش بگید کاری براتون میکنه یا تاثیر مثبت
باید افکارتون رو تغییر بدید

خوب کردی


چه ننه هایی دارن


ننه این شوهر من که .....پاره ای که نگوووووو

تا بوده همین بوده

چه مادری!!!!فقط بلدبوده بزاد دلم برای شوهرت سوخت مریضه مادرش نمیاد یه خبری ازش بگیره

وای یاد مادرشوهرم افتادم عینه مادرشوهرمنه

منم وقتی به مادر شوهرم اعتیاد شوهرم رو گفتم اول خوب بود بعد که کارای طلاقم رو کردم گفت مقصر تو بودی پسر من معتاد شده و هر چی از دهنش در اومد بهم گفت

اره دیگه آخرشم کاسه کوزه ها سر خودت شکست..