مامانا من واقعا از نظر ذهنی خستم
دلم میخواد کار کنم پول دربیارم اینده پسرم بهتر بسازم
راستش درامد همسرم انقد نیست
از طرفی دلم نمیخواد تربیت پسرمو دست هیچکس بدم تازه دوست دارم بچه دوم هم داشته باشم 😭😭😭😭
بین تضاد ها و تناقض هام

همدریم عزیزدلم من بچمو مامانم داشت میرفتم سرکار
از وقتی فهمیدم باردارم دیگه‌کار‌نکردم
خانوادم خیلی کمک میکنن وگرنه شوهرم کم میاورد

همه ما اینطوری هستیم عزیزم الان من با دوست خواهرم آشنا شدم دارم تازه ازش یاد میگیرم اینترنتی محصولات آرایشی بهداشتی بفروشم اول راهم

کمک میکنن خانواده شوهر بفهمن یه چیزی:خانواده من هرچی میخرن پول میدن دستشون نمک نداره قدرنشناسه

فعلا تا دوسال ب این چیزا فکر نکن ، دوسال اول ب شدت حیاتی و مهمه
. شما بعد دو سه سال هم میتونی بری برای آینده اش کار کنی
حتی میتونی ۵٫۶ سالش شد بذاریش مهد و اونموقع بری
برای کار هیچوقت دیر نمیشه اما برای تربیت بچت و وقت گذروندن باهاش فقط تایم محدود داری که چشم به هم زدی ۸ ماهش گذشت بقیشم همینطور به سرعت میگذره
لذت ببر الان فقط
آینده کاملا نامعلومه

انلاین‌شان‌بزن تو‌خونه کار‌کن عشقم به روحیت خیلی کمک میکنه /نظم بده به ذهنت تمام افکارت درسته فقط خسته ای فعلا به بچه دوم فکرنکن هنوز زوده، سه سالش شد اقدام کن که فاصلشون ۴ سال بشه