۹ پاسخ

منم برای زایمان اولم اینجوری بودم عزیزم
توروخدا ازت خواهش میکنم از این فضا بیایی بیرون دقیقا بگو چی میخوایی خیلی گریه نکن روت تاثیر بد میزاره
بخدا من انقد دیوونه شده بودم که با دارو خوب شدم سعی کن تو اینطوری نشی
هر طور شده بگو کسی بیاد بچت و نگهداره خودت ی مدت برگردی به زندگی قبلیت تا بفهمی که چندان تغییری وحشتناکی هم تو زندگیت نیوفتاده خیلی مواظب سلامتیت باش عزیزم

عزیزم حق داری 😔
شرایط سختیه، تازه زایمان کردی و داری تنهایی از یه نوزاد کوچیک مراقبت میکنی، لطفا حتما با تراپیست صحبت کن تا کمکت کنه با شرایط کنار بیایی و لذت قشنگی های نینی رو ببری🤗
حداقل الان یه کاغذ و خودکار بیار و هر چیزی تو دلته بنویس، این ترفند خیلی جوابه و واقعا دلتو خالی میکنه، از همسرت هم حتما بخواه تا مدتی درکت کنه و همینطور مقداری از مسئولیت نینی رو بهش واگذار کن. اگر کسی هست که حداقل چند ساعت از سیب سرخ قششنگمون نگهداری کنه نینی رو بده بهش و تنها یا با همسرت تنها برید تفریح نگران نباشاینا همش بخاطر هورمون و درد فیزیکی و تغییر شرایط زندگیه شخصیته که همگی قابل حله. در نهایت امیدوارم زودتر از این افسردگی سخت زایمان رها بشی و لذت این لحظه ها رو ببری🫂

انشاالله برای منم دعا کن درد بی درمون بواسیرم خوب شه از پا دارم درمیام

عزیزم انشالله زودتر بهتر بشی❤️🫂. حتما حتما از کسی کمک بگیر‌، چه برای نگهداری از نینی چه برای حال خودت. همه چی تقصیر هورمون ها نیستا، افسردگی رو جدی بگیر

عزیزم الهی زودتر حالت خوب بشه . حال همه مامان اولیا خوب بشه قوی بشیم خیلی سخته درکت میکنم خودمم مث توام کم میارم گریه می کنم

عزیزم منم همینم شب که میشه همه خوابن من نگاه بچه ام میکنم گریه میکنم مثل این دیونه هااا شدم خواب از چشمام رفته یه ترس تو وجودمه مثل دیونه هااا شدم

منم

منم🤧

منم همینم جدیدا🥺

سوال های مرتبط