۱۸ پاسخ

نه بابا به این حرفا نیس من بارداری اول ام کیف کردم‌ ولی این سری هرروزم سخت میگذره هردوام پسرن

منم خداروشکر الان اوضام خوبه
۴ ماه اول خیلی حالم بد بود و ویار داشتم
الان اوکیم
وقتی زیاد کار میکنم کمردد رو دارم

نه کاری به دختر و پسر نداره بستگی به بدنت داره من به دخترم باردار بودم چیزیم نشد ولی الان سر پسرم انقدر مریضم که از سرجام باید یکی بلندم کنه ببره دستشویی خودم نمیتونم

وقتی وارد۳۰ هفته شدم هر چی درد و سنگینی و سختی هست برا منه دیگه پهلو هام تیر می‌کشه استخوناش پودر شده بش به دو پهلو میخابم منم اصلا دکتر نرفتم هیچ مشکلی نداشتم فقط سونو مهم و آزمایشات رفتم ولی از ۳۰ هفته پیش درد دارم ولی بازم خدارضکر پاک به دکتر و بستری شدن اینا باز نشده دردای هست که میتونم تحمل کنم

من خیلی کمر درد دارم😣

من بارداری اولم راحت بود دومی هم ب نسبت خوبه فقط خیلی کمر درد دل درد دارم بدنم تحلیل رفته خیلی سرگیجه اینا دارم

برا منم اونقدرا سخت نبود
منم خیلی ویار داشتم

عزیزم بارداری بدن با بدن فرق میکنه ربطي ب دختر یا پسر نداره

منم دختر دارم خدارشکر هیجی نفهمیدم به قول شما اولا تهوع داشتم ولی زیاد نبود الانم خدارشکر روزبه روز بهتر میریم‌جلو‌ انشاالله بسلامتی بغل بگیریم

منم نینیم پسره و تا الان ویار شدید داشتم چند روزه خوب شدم😮‍💨😮‍💨

بارداری تو هرکس متفاوته عزیزم..مقایسه کردنش اشتباهه

من ۴ماه اول ویار داشتم و اذیت بودم
الان بخاطر گرما حالم بده یهو میبینی ۲ ظهر برق میره کل بدنم خیس عرق میشه تا وقتیم برق میاد من حس میکنم دیگه جون ندارم🤧

منم خوبه خداروشکر ویارم نداشتم اصلا

من بارداری دختر دارم و خیلی خوب گذشت . سخت نبود

منم دختره خداروشکر تا حالا خوب بوده تهوع هم زیاد نداشتم. فقط دندون درد امونمو بریده با وجودیکه همش سالمه. هررررشب و هر روز درد دارم هر بار یه دندون

من دختر باردارم سه ماه اول ک ن پنج ماه اول ویار خیلی شدیدی داشتم بعدش تازه جون گرفتم

من ک حالت تنوع‌ها و بی حالی ولم نمیکنه

خداروشکر
ولی عزیزم منم تا هفته اول ماه هشت همین بودم
بعدش فهمیدم سختی های بارداری یعنی چی
شمام اجازه بده هنوز مونده😅

سوال های مرتبط

مامان گل پسرم💙 مامان گل پسرم💙 هفته بیست‌ونهم بارداری
ببخشید اگه تاپیکام زیاد میشه ولی چون کسی رو ندارم درد و دل کنم اینجا مینویسم💔 از اول بارداری تا الان حالم خوب بود ،همه کارهامو خودم میکردم سه ماه اول ویار داشتم اما قابل تحمل بود ،نمیذاشتم کارهای روزمره رو همسرم انجام بده چون بنده خدا تا ۹ شب سرکاره ولی الان یک هفته ست استراحت مطلق شدم فقط برای سرویس پا میشم و در حد خوردن قرص و آب ،خیلییییی سخته چون خونواده ام ازم دورن و اینکه کلا همراه نیستن البته مادرمم مریضه خیلی توقعی ندارم ☹️ این سه ماه باقی مونده رو نمیدونم چطوری بگذرونم خونه بهم ریخته کلی ظرف کثیف بعضی وقتا میگم پاشم جمع و جور کنم بعد میگم نه من باید کاملا استراحت کنم ،دلم برای شوهرم میسوزه هم کار بیرون هم کار خونه 🥲 اگه خونواده نزدیک و همراه دارید یا اگه بارداری راحتی دارید میگذرونید واقعا خدارو شکر کنید ،از اینورم فکر سیسمونی رو میکنم که نصفش مونده هی خدااا... از خدا فقط میخوام پسرمو صحیح و سالم بغلم بگیرم و تحمل این روزا برام راحت بشه🥹