مامانا من رایمند و بردم پارک امروز یه خانومه پیشم نشسته بود پرسید بچت چن وقتشه گفتم ماه دیگه ۲ سالش میشه گفت چقدر پسرت مستقله خودت میشینی پسرت تنها میره بازی میکنه گفتم بزرگ شده گفت نه پسر من ۳ سالش تموم شده فقط با خودم همه جا میره توی پارک از پیشش تکون نمیخورم بچه های شما ام مثل رایمند هستن یا پسر اون خانوم؟

پسر منم خودش می‌ره بالا و از سرسره پیچ پیچ میاد پایین ولی من رو نیمکت نمیشینم کنار سرسره وایمیسم چون بعضی بچه های بزرگ میدون از پله ها میترسم هلش بدن ،
حتی ی بار بالای سرسره پسر من وایساده بود از پشت هلش میداد گفتم خاله هلش نده ، پسرم منم ترسیده بود گریه کرد

دختر من مستقله تو بازی ولی حتما من یا باباش همراهش هستیم و مواظبیم تو سن بچه های ما نباید کاملا تنها گذاشتشون و نشست

آره خودش بازی میکنه ولی من و باباش همش دنبالشیم چون بچه های بزرگتر هل میدن همدیگه رو و اصلا به جلو توجه نمیکنن که کی جلوشونه ترجیح میدیم دوتایی هر کدوم از یه طرف مراقبش باشیم

دختر من تنهایی میره تو کوچه با بچه ها بازی میکنه هر وقت دسشویی داشته باشه یا گشنه شده باشه میاد بهم میگ باز کفشاش میپوشه میره بازی کنه🤣

مستقل میره سرسره بازی میکنه ولی از پشت هواشا دارم هلش ندن

دختر من میتونه خودش بره اما من خودم پشت سرش میرم بالاخره بچه هستند و اخرش نمیتونند پس خودشون بر بیان من از کنارش تکون نمیخورم

اره دقیقا مث پسرته

دختر من از2ماه پیشکه مستقل تو پارک بازی میکنه

من و پدرش مواظب هستیم
ولی خودشون بازی میکنن

پسر من پارک ک کلا نبردمش ولی با بچه ها خودش بازی میکنه قایم موشک و ... کار داشته باشه میاد پیشم

منم با خودم باید ببرمش خودش نمیتونه فعلا

دختر منم همینطوره

من دخترم پارک میبرم خودن از کنارش تکون نمیخورم باهاش بازی میکنم چون وااااقعا خطرناکه یه لحظه غفلط یه عمر پشیمونی اصن تنها نمیزام سرسره یا تاب بچه نباید زیاد هم مستقل باشه کمی ترس خوبه براشون خدایی نکرده راحت دست کسیو نگیرن نرن .بعد اینکه بچه های بزرگتر میدون اصن نگاه نمیکنن واقعا من جراعت نمیکنم رهاش کنم چون چیزی بشه یه عکثنر باید عذاب وجدان بگیرم جواب باباش و بدم

دختر من خودش می‌ره ولی میترسم از تاب یا سر سره بیفته خودم میرم یک بار نرفتم گفتم بزار خودش بره از پله سر سره برگشت خدا رحم کرد

ب شدت نگرانم و حساسم تا بچم ی کوچولو میدویه من صدبار صلوات و آیت الکرسی میخونم اصن اصن نمیزارم تنها حتی راه بره تو حیاط مامانم اینا نمیزارم تنها بره تو حیاط سایه ب سایه دنبالشم

انیسا هم همینه اما من اعتماد ندارم حتی ب چیزی ک جلو چشممه

خدا حفظش کنه😍دختر منم خودش میره ولی خب خیلی حواسم بهش هست کنارشم مخصوصا ک طلا میندازم ازش دور نمیشم

خودش میره بازی میکنه بردیا هم ولی من نمیشینم همون نزدیکیاش وایمیسم ولی دخالت نمیکنم تو بازیش از دور مراقبشم

پسر منم خودش میره سرسره سوار میشه، ولی من میترسم یوقت بچه رو میدزدن اخه یبار تو پارک خودم دیدم بچه یکی گم شد هنوزم ۷ ماهه ک پیدا نشده

من این پله هارو ولش کنم با مخ میاد پایین 😁