ما اومدیم مشهد بعد جاریم همون تو راه ک بودیم دوبار زنگ زد ب پدرشوهرم یکبارم دیروز زنگ زد ک بی صدا بود گوشیش و ب خواهرشوهرم زنگ زد حرف زد
ک زیارت نکرده بودیم هنوز
بعد از دیروز تا الان دیگ زنگ نزده بود زیارت قبول بگه بهشون
امروز پدرشوهرم تا از ما جدا شد تو حرم ب جاریم زنگ زده باهاش حرف زده
اومده خوته ب مادرشوهرم میگ ک زنگ زد با جاریم حرف زده
بعد جالب میدونید چیه با دختر خودش که از وقتی اومدیم حرف نزده ب اون زنگ نزده خواهرشوهرم خونشون نزدیک خونمونه هر روز میاد سر میزنه
با اون اصلا حرف نزدن تا الان
فقط خواهرشوهر کوچیکم با خواهرزاده هاش حرف زده

ببین دیگه از اونموقع هی گفتی برم نرم اگه برم هی میخواد ب جاریم زنگ بزنه دخترا گفتن نرووووو ولی رفتی حالا دیگه ولش کن انقد حرف بزنن تا ک و نشون پاره بشه تو واسه خودت خوش بگذرون جیکار داری با خواهرشوهرت حرف زده یا ن
راستی زیارتت هم قبول التماس دعا😍

توروخدا میری حرم از امام رضا بخواه کمک ت کنه که ول کنه این جماعت بشی آخه تو چکار به این کارها داری
بردن تو رو مسافرت اونوقت تو دنبال چه حرفایی هستی
پدر خودت و یه گهواره رو با این پدر شوهر ت و جاری ت درآوردی

عزیزم رفتارت واقعا حسادته!
ب شما چ ک به جاریت رنگ زده یا نزده
مگه شوهرته؟؟؟پدرشوهرته
یا نمیرفتی یا حالا هم که رفتی بهونه الکی نیار
بنظرم بی احترامی نمیکنن بهت دنبال بهونه ای ازشون

مامان دلوین لطفا از پدر شوهر و جاریت بکش بیرون تمرکزتو بزار رو رابطه خودت با دخترت و شوهرت. چیکار به رابطه اونا داری فکر میکنم به جاریت حسادت می‌کنی

توام پدر مارو درآوردی با پدر شوهرت و جاریت و خواهرشوهرت اصلا معلوم نیست چی میگی

ولش کن بابا جاری رو خوش بگذرون

عزیزم‌من شمارو حذف میکنم و مسدود ...کلا برای خاله زنکی بازی اومدید گهواره

دیگه بسه ب درک ک زنگ میزنه عه من جای تو بودم انقد از این مسافرت لذت می‌بردم و خرج میکردم و می‌چرخیدم

انقد خودتو درگیر این چیزا نکن پیر میشی

خو حرف نزده یعنی چه