روز سوم شب دوم از ترک پستونک :
امروز گاهی سراغش میگرفت ولی با بازی فراموش میکرد اشتباهم. این بود رفتم خونه مامانم بعد خونه مادربزرگم برگشتنی چون در طول روز خستم بود خوابید و تا رسیدیم خونه مامانم خواب بود ینی ساعت ۸ساعت۹ زنگ زدن و پرید و کلی نق نق و گریه ک بریم بیرون تو حیاط کوچه و... بهانه گیری و عذاب وجدان از طرفی چون سه روز گذشته از موضعم عقب برگردم همه چی متزلزل میشه شب بچه تو خودش و کلافه بد خواب شده مادرشوهر زنگ زده خونه برادرشوهرم بیایید ب شوهر میگم نمیتونیم بریم بچه بد خواب و اینکه دختر اون پستونکیه بچه نباید ببینه گف ن بریم اون با من رفتیم زود به برادرشوهرم گف اونم بنده خدا گرف از بچش جاریم درومد گف گناه داره هنوز زوده بچمم کلا این رفتار امشبو زیاد داره با بچه جاریم ولی من حالم گرفتس عذاب وجدان دارم مرددم حالم بد پسرمم داره کمی باری میکنه الان کمی دراز میکشه و میره داخل تختش دوباره 🫩🤧🤧🤧🤧🤧🤧

من فقط شبا بهش میدم که گیج بشه بخوابه

منم با جاریت موافقم
سن تثبیت دهانی دو سالگی هست تا اون موقع که اشکال ندارد بخوره

من سه روز ندادم بچم داشت روانی میشد واقعا داغون شده بود دوباره دادم بهش با اینکه سه شبانه روز جون دادم ...

والا زوده نمیدونم‌چرا اینقد زود میگیرن بعضی مامانا من دخترم تا دوسال میزون خورد بعد یک شبه ازش گرفتم اصلا نه گریه نه ناراحتی چون میفهمید فقط سر پستونک و بریدم گذاشت دهنش دید نمیشه خورد گذاشت کنار خیلی زاحت بود بخدا میگذره نگران نباش بزار بخوره بهش ارامش میده
پسرمو هر کاری کردم پستونک نگرفت