اومدیم روستا، جاریم برای پسرم سوپ درست کرده فرستاده خونه ی مادرشوهرم..... نمیدونم چه جوری میتونه اینقدر مهربون و پرتلاش باشه، واقعا خدا بهش قوت بده، دیروز خواهرشوهرم اینها گوسفند سر بریدن همون لحظه رفته سراغ کله پاچه....
حالا جالبیش اینجاست روماتیسم داره و التهاب، تازگیاهم که تو اقدامه سرخود داروهاشو قطع کرده الان دوباره درداش دارن شروع میشه.....
واقعا موندم خدا چه قوتی تو بدن این زن گذاشته...
نمیدونم اگه از هر ده نفر حداقل سه نفرشون اینقدر مهربون بودن شاید دنیا جای بهتری بود....
اینو نه فقط الان که برای پسرم سوپ پخته میگم کلا خیلی جاهای دیگه هم خیلی محبت کرده، یادمه اونیکی جاریم میخواست زایمان کنه، جفتش اومده جلو افتاده بود به خونریزی، این با چشمای پراز اشک بهم میگفت که رفته برای زایمان....
البته جواب همه ی محبتا و خوبیهاشم میبینه، نمونه اش اینکه بهترین زندگی و عزت و اعتبارو دارن این زن و شوهر❤️

۱۱ پاسخ

خدا حفظشون کنه و هر چی از خدا میخاد بهش بده

خدا بهش سلامتی و خیرو برکت بده🙏🏻
و همچنین به شما که قدردان هستی🙏🏻

قدرش بدون داشتن جاری خوب نعمته من که هرچی تلاش کردم خار بود براش الان دیگه دوری میکنم

خداحافظ کنه واقعا

خدا ان شالله خییرش بده کمن از این جورادمها قدرشوبدون .

خدانگه دارش باشه

خدا حفظش کنه
الهی خیر ببینه و خدا جواب زحمتاشو با چند تا نینی خوشگل بده بهش🫂❤️🥹

باز دمشماگرم که خوبی هایه طرفو میبینی شما هم خوبید ک جاریتونم ب شما لطف داره

خدا حفظش کنه عزیزم

خدا حفظشون کنه
واقعا کمن از اینجور ادما

خدا حفظش کنه خیر میبینه قطعا
بگو داروهاشو قطع نکنه بره دکتر من هم روماتیسم داشتم داروهامو خوردم کل بارداریم نشکلی نداشت البته نمیدونم چی میخوره بهتر با دکتر مشورت کنه

سوال های مرتبط