۱۸ پاسخ

نويان از خواب بيدار ميشه ميبرم ميشورمش پوشكشو عوض ميكنم
بهش شير ميدم
يكم بازي ميكنيم
ساعت١٢تا١/٢پدرش ميبرتش باغ و بيرون دورش ميده ك من ناهار بخورم و ب كارام برسم
بعد مياد خونه دوبارع پوشك عوض ميكنم و شير ميدم و تايم خواب ظهرش ميشه
بعدش من. ميرم باشگاه
ميام خونه نويان بيدار ميشه ميريم باهم حمام مياد شير ميخوره يا غذا بعدش بازي ميكنيم
ميبرمش پايين خونمون تو محلمون با ماشينش بازي ميكنه
بعد ميايم خونه بازي ميكنه و شير و غذا ميخوره و ديگ ميره تاااااا شب ك بخوابه
همه روز تقريبا همينه برنامه♥️🤣

عزیزم رسیدگی به بچه تو این سن همین شیر دادن و غذا دادن و پوشک عوض کردن و بازی های کوچولو عه.....
از خودت چه انتظاری داری دیگه...

نگران نباش چون مادریم هرچقدرم به بچه هامون برسیم بازم فکر میکنیم کم کاری کردیم

صبح ساعتای ۷ونیم بیدار میشه منم بیدارم ولی اگ خوابم بیاد میخابم ی نیم ساعت دیگ بعد پا میشم میبینم کنارم داره بازی میکنه
پوشکشو عوض میکنم گاهی هم میشورمش صورتشو میشورم پرده هارو بالا میدم میزارمش بین اسباب بازی هاش کف حال جلو اشپزخونه بازی کنه

صبونشو آماده میکنم خودمم صبحانمو اول میخورم بعضی وقتام آخر سر
صبونشوک خورد دوباره بازی میکنه من سریع ناهار میزارم هم برا خودمون هم برا پارسا
دیگ ساعتای ۹میخابه منم کنارش دراز میکشم یا میخابم
اما اگ کارداشته باشم یا ناهار نزاشتم نمیخابم
بیدار میشه بهش میوه میدم خودمم کارامو میکنم اونم بازی میکنه جلو چشمم گاهی بغلش میکنم دوبارت میزارم سرجاش درحین کارام با گوشی شعر میزارم براش یا خودم میخونم
اگ بخاد بره حموم ظهر میبرمش قبل خواب

ناهارشو میدم یا میخابه ناهار میخوریم یا با خودمون بیداره ساعت ۳میخابه تا پنج دیگ س تایی میخابیم یا حموم میرم و نمیخابم
دیگ نمیخابه و ساعت ۸میخابه
گاهی شبا میریم دور میزنیم با ماشین تو ماشین میخابه و بعدازظهر ها هم میبرمش دم مغازه مون یا پارک ‌
دیگ از ۹ب بعد با همسرم وقت میگذرونیم

اکثر روزا همینه
باهاش باری میکنم ولی بعضی وقتا خودش بازی میکنه بیشتر نمیخام عادت کنه فقط با من بازی کنه
گاهی اوقات ک حالم خوب نیست میریم رو تخت کنارم بازی میکنه و شیر میخوره منم استراحت میکنم

همه مادر ها گاهی این احساس دارن نگران نباش عزیزم قطعا تو مادر خوبی برای بچت هستی خودتو با دیگران مقایسه نکن هر کسی یک روند زندگی داره ولی معمولا شبیه به همیم همه از بودن کنار فرزندت لذت ببر برات اوقات همیشه خوش و همراه با سلامتی آرزو میکنم❤

بببن همه ی ماها وسط مادری کردنمون خسته میشیم و دوست داریم توی روز یه تایمی رو برای خودمون داشته باشیم و این اصلا دلیل بر مادر ناکافی بودن یا خوب نبودن نیست.
اولین کار صبح عوض کردن پوشکه بعد بهش صبحونه میدم و بعد صبحونه خوردن خودم یه کم با اسباب بازی هاش سر گرمش می کنم و یه ۲ ساعت بعد یه میان وعده معمولا میوه بهش میدم. موقع درست کردن نهار هم بالاجبار با خودم میبرمش آشپزخونه و با وسایل توی آشپزخونه بازی می کنه و چون نق میزنه مجبور میشم بعضی وقت ها حین آشپزی بغلش کنم، نهارش رو هم معمولا شبیه غذای خودمون اما کم نمک و بدون ادویه براش درست می کنم. نهار می خوریم پوشکش رو باز عوض می کنم و حوالی ساعت ۲ خواب عصرش هست بیدار که بشه یه عصرونه بهش میدم و بازی می کنیم ساعت ۵ تا ۶ پوشکش رو عوض می کنم و باباش میاد یا تو خونه سرگرمش می کنیم یا میریم بیرون دور دور شام هم یه چیز ساده مثل کوکو، املت،حلیم و یا اگر نهار ظهر قابل نگه داشتن بوده باشه از اون میدم و بین ساعت ۹.۵ تا ۱۰ هم پوشکش رو عوض و می برم با عروسک های کنار تخت بازی می کنه و بهش شیر میدم که بخوابه.

من اول بیدار که میشه شیر میدم بهش بعد دست و صورتشو میشورم و پوشکشو عوص میکنم و بعد یه ساعت بعد میانوعدشو میدم یکم بازی میکنه براش اهنگ میزارم خودمم به کارام میرسم یا تو رورویک میزارم بچرخه وگه حامام بخوام ببرم همین موقعها میبرمش و یکم بعد میخوابونمش یه ساعت میخوابه بعد بیدار میشه شیرشو میدم یه ساعت بعد ناهارشو میدم بعد یکم بازی میکنه بعد شربت اهنشو میخوره ی‌کی دو ساعت میخوابه بعد باز شیر میدم بهش یه ساعت بعد میانوعده بعد دیگه با باباش بازی میکنه یکم گاهی ساعت ۷ اینا یه ساعت باز میخوابه ۸ اینا پامیشه شامشو میدم بعد یهدور قبل خواب شیر میخوره و ۱۰ و نیم ۱۱ میخوابه

صبح ک بیدار میشه اول صورتشو میشورم و پوشکشو عوض میکنم
بعد صبحونه بهش سرلاک و سویق میدم
بعد لباسشو عوض میکنم(معمولا کثیف میشه موقع صبحونه)
بعد باهاش بازی میکنم،یا کتاب میخونم یا دالی بازی میکنم،بعد شیر میخوره میخوابه
توی این فرصت براش نهارشو درست میکنم
بیدار ک شد بهش میوه میدم،یا ماست،بعد میذارمش خودش بازی کنه،کنارش میشینم منم باهاش بازی میکنم وسطش.
بعد ک گرسنه شد بهش نهار میدم،بعد بغلش میکنم تو خونه میچرخونم یا براش شعر میخونم،بعد شیر میخوره میخوابه تا عصر
عصر لباسشو عوض میکنم یه وعده شیرخشک براش برمیدارم با کالسکه میبرمش بیرون تا شب.
حدودا ساعت ۸ یه چرت میزنه و شیر میخوره،بعد ک بیدار شد بهش شام میدم و باز باهاش بازی میکنم،تا ۱۱ شب ک شام میخوره و میخوابونمش.
صبح مولتی ویتامین میدم
شب اهن میدم قبل خواب
تقریبا هربارم ک از خواب بیدار میشه پوشکشو عوض میکنم
اگر میلش بکشه بهش غروبم میوه میدم شبم میوه میدم
بازی هایی ک میکنمم معمولا با واترمت مشغولش میکنم و جغجغه و روروئک و گاهی هم رو تختش میخوابونمش با اویزهای تختش مشغول میشه.کتابم میخونم براش،تو شکمش فوت میکنم و دالی بازی میکنم و شعر میخونم.
کارهای خونمم وقتی توی تختش یا روروئکش هست یا خوابه انجام میدم.
پدرمم درمیاد☺️

حست کاملا طبیعیه چون بچه اولت هست

منم دقیقا الان دارم گریه میکنم چون سر بچم خورد زمین کلی گریه کرد تا خوابید

شاید چون کمکی داری
من تنها ام ، همه اش بچه رو خودم نگهمیدارم ، از صبح ک پامیشم اول پوشکشو عوض میکنم بعد براش شیر درست میکنم بعد پامیشم خودم دستو صورتمو میشورم و سرویس میرم ، بعد تشک هارو جمع میکنم خونه رو مرتب میکنم ، بعد ناهار دلوین رو درست میکنم ، دوتا تخم مرغ هم آبپز میکنم برا خودم ، بعد تا وقتی غذاش درست بشه با دلوین بازی میکنم ، غذاش ک درست شد میدم بخوره ، خودمم تخم مرغ هارو میخورم ولی یکی از زرده هارو برا دلوین نگهمیدارم ، بعدش میخوابونمش ، خودم یکم دراز میکشم پامیشم باز یکم مرتب میکنم خرابکاری های خانومو...ی سرویسی میرم اگ بشه چندتا ظرف بشورم ، باز بیدار میشه براش شیر درست میکنم...میدم بخوره ، پوشکشو عوض میکنم ، باهاش بازی میکنم بعدش زرده تخم مرغ رو میدم میخوره اگ بشه غذا درست میکنم براشام ...اگ نشه هم نشده دیگه نتونستم...کلا مراقب بچه ام خرابکاری نکنه چیزی نخوره ،نیوفته...تااااا شب میخوابونمش بعدش پامیشم با ساکت ترین حالت ممکن ظرف میشورم و ایرپاد تو گچشم میذارم فیلم میبینم همزمان ، ظرفا ک شسته شد برا دلوین شیر درست میکنم توی خواب میدم بخوره ، دیگه هوا ک روشن میشه من مخوابم
و این روند همینطور ادامه داره...

سلام عزیزم همه این حس رو دارن اما واقعا مادر ها هم آدم هستن بعضی اوقات آدم کم میاره .من با این که تمام خودمو برای سه تاشون میذارم بازم این حس دارم

منم همش احساس ناکفایتی دارم 😣باهاش بازی نمیکنم خودش تنها بازی می‌کنه همش میگم کی داداشش دنیا بیاد یکم بزرگ بشه بچم تنها نباشه
از لحاظ غذا خوردنم همینطور اصلا غذا نمیخوره

منم خیلی حس ناکافی بودن و مادر بدی بودن دارم

اکثر مادرا همینن

نفهمیدم😂

خیلی سوالت کلی بود تو چه زمینه ای؟
کلا هیچ مادری کامل نیس نگران نباش

متوجه سوالتون نشدم

سوال های مرتبط