سلام خانما خوبین.. 🥰🥰🥰
عزاداری هاتون قبول 🤲🏻🤲🏻❤❤
چخبرا؟
میگم خانمایی که یدونه بچه دارن بچه ها میگن برام ابجی یا داداش بیار؟ 🥴🥴🥴
من دخترمو هرچندوقت یه بار میگه مثلا این چندروز که هیئت و مسجد بودیم بچه هایی که با خواهر برادراشون میومدن باز دخترم تاکید میکرد😥😥😥
ولی من هنوز نمیخام بیارم بنایی کردیم هنوز داریم چک پاس میکنیم🥺🥺
والا یه قرون گذاشتیم کنار بریم یه مسافرت باز یه قرض و بدهی دیگ بالا میاد🥴🥴🥴✨✨✨

چون خودش ازت درخواست کرده پس بدون تنهایی رو داره حس می‌کنه و کرده
یه بچه بیار ببین چقدر همه چی خوب میشه

من خودم تک فرزندم و مخالفم که بچه ام تک باشه چون ظلمه در حقش هنوز که هنوزه حسرت یه خواهر یا یه برادر دارم 🥲

اره عزیزم چیز طبیعیه ک بچه بخواد،من خدا بخواد میخوام سومی دو هم بیارم که بچه هام رفیق داشته باشن از جنس خانواده خودشون

ب نظرم اقدام کن تا انشاءالله بیای باردار بشی چک هاتون هم پاس شده
بچه روزیشو با خودش میاره
برا من با اینکه بچه هام تو بارداری و بدنیا اومد نشون خیلی اذیت کردن اما واقعا روزیشونا با خودشون آوردن

الآنم که ازدواج کردم یه جاری دارم فقط اون ۱۰ تا خواهر و برادر داره من تک هستم آنقدر غصه میخورم

الان دخترت رو دیدم یادم به بچگی خودم افتاد دقیقاً هم سن و سال دخترت بودم همه بچه های فامیل خواهر و برادر داشتن و به من پز میدادن یه جور خیلی دلم می‌گرفت
هروقت توی مدرسه کسی ناراحتم میکرد خودم بودم و خودم
واسه همین از تنهایی متنفرم و خداروشکر دوتا بچه دارم

دختر من اصلا دوست نداره،میگه خودم بَسَم

اتفاقا بچه من میگه نیار
حتی به شوخی هم میگم اون با تندی میگه اصلا

پسر منم خیلی میگه اما دو سال تحت نظر دکتر بودم باردار نشدم الان هم با شوهرم اختلاف دارم تو فکرش نیستم

ماها ک دوتا داریم هم بزرگه میگه من داداش می‌خوام بذار من هیچی نگم🥲🥲🥲

دختر منم میخواست
اوردم
حالا باهاش بازی نمیکنع🤣
گول بچه ها رو نخور

مامان دیانا شما خونه ساختین؟چقد شد هزینش ماهم میخاییم بسازیم میترسیم بمونیم

پسر من هروز میگه ولی من قصد ندارم بیارم فعلا

بقول شوهرم ببینیم تکلیفمون با اسرائیل چی میشع

بله هرروز میگه

پسرمنم دیشب رفتیم مسجد یعنی یه جوری نگاه بچه های کوچک میکرد اعصابم خورد شد براش

دختر من مرتب میگه 🥲
ما هم قصد نداریم بیاریم دیگه .

عزیزم بزار یکم اوضاع مالی تون اوکی بشه بعد بیار منم وضع مالیم الان کساده
دوست دارم بیارم ولی چون شاغلم و درس میخونم گذاشتم یک سال بگذره درسم تموم شه بیارم
تک فرزند که نمیشه بعدا آدم پشیمون میشه
دوتا کافیه به نظرم

دخترم میگ میخوام یدونه باشم
منم چون حاملگی خوبی نداشتم دیگ دلم نمیخواد دوباره تجربه کنم

روزی نیست که نگه یه جوری هم با آه و حسرت میاد تعریف میکنه واقعا دلم براش میگیره
اما خب دلم میخواد دومی پسر بشه که پرونده بچه داریم بسته بشه و از اونجایی که استرس دارم نمی‌دونم میشه یا نه میترسم اقدام کنم

من که انقد همه دارن یادآوری میکنن که یکی دیگه بیار یکی دیگه بیار که دیگه کلافه شدم
پسرمم خیلی دوس داره داداش داشته باشه
حتی همسرمم دلش بچه میخواد ولی خودم نمیتونم با خودم کنار بیام
آخه سر پسرم یه ساله اول بعد از زایمان افسردگی شدید گرفتم همش حالم بد بود خیلی سخت گذشت تا حالم روبراه شد از طرفی هم سن منو همسرم داره میره بالا
شوهرم میگه همین ماه ها اقدام کنیم ولی همش دودلم از طرفی هم حساب که میکنم تا باردار شم و بچه دنیا بیاد پسرم کلاس اولیه میترسم باز اون افسردگیه بیاد بعد پسرم خیلی ضربه بخوره
نمیدونم چکار کنم خیلی گیجم

بله دختر منم التماس میکنه گاهی
ولی من هرچی فکر میکنم میترسم نتونم از پس دوتا بربیام
(الان هم خیلی سر ثنا غر و داد و بیداد میکنم )