از ترس همین چیزا نیکان رو پارک نمیبرم، دوست داره برای خودش راه بره و اجازه نیمده من کمکش کنم و همش میترسم یا تاب بخوره بهش یا بچه هایی که از سرسره میان پایین بهش بخورن
من یادمه دخترم حدود دوسال بود خودم خیلیییی حالم بد بود مریض بودم بدن درد شدید داشتم بچمم بهم چسبیده بود خونه مامانم بود زن داداشم گفت من بچه رو میبرم پارک یکم بازی کنه و... پارکم چسبیده به خونه مامانم بود
من بچمو دست هیچکس نمی سپردم خودم همش دنبالش بودم ولی انقد مریض بودم هیچی نفهمیدم. بچمو برد چند دقه بعد دیدم یکی شدید در خونه رو میکوبه من دوییدم فقط دم در دیدم صورت بچم پر خونه واااای مردم ینی
خودشم حامله بود بچمو بغل کرده بود اورد گفت تاپ خورده صورتش
لب بچم شکافته شده بود چای که چی بمن گذشت
اره واقعا این تاب خطرداره یا بعضی از این سرسره ها از بس بد درست کردن خیلی وحشتناکن .
الهی بگردم خیلی حال بدیه 😥
من خودم زخم خورده ی این قضیه ام من و خواهرم 20 ماه با هم اختلاف سن داشتیم بابام بردمون پارک من کوچیکتر بودم خواهرم سوار تاب بود بابام هلش میداد من با سرعت اومدم جلو تاب محکم خورد تو صورتم فکر کنم 3- 4 سالم بود ولی صحنه اش تو ذهنم مونده پر صورتم خون شده بود و هنوز که هنوزه جای زخمش بالای ابروم واسه همیشه موند مراقب بچه هاتون باشین لطفا بعضی زخما خیلی عمیقه تو روح و جسم آدم حک میشه
منم دختر اولم یک سال و نیمه بود اینجوری شد
دماغش شکست
دکتر عملش کرد
بمیرم😭ننه در به در شدش کدوم گورستونی بود پس
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.