سلام خانوما میخام باهاتون درد دل مادرانه کنم من یه مادرم نگران و حساس به بچم از اول به دنیا اومدن بچم اینارو دارم با اشک مینویسم😭
الای وقتی دنیا اومد قندش پایین بود گفتن باید بستری شه وگرنه تشنج میکنه از اون روز ترس تشنج تو مغزم بود میگفتم خدایی نکرده بچم تشنج کنه فقط میترسیدم با زدن هر واکسن میمردم و زنده میشدم ولی به زور اون دوروز سر میکردم تموم میشد رسید به واکسن ۱۸ ماهگی گفتم خدایا شکرت دیگه واکسنش موند ۶ سالش بد یه ماه از واکسن یهو خونه مادرم تب کرد مادرم فهمید اومدم خونه تبش گرفتم ۳۸ و ۹ بود زود شیاف و شربت اینا دادم تا صب بالاسرش بودم سه شب بالا سرش نخابیدم بد س روز با شوهرم دعوام شد میخاسم برم خونه مادرم نزاش کاش میرفتم بد نزاش برم منم گفتم بچه رو بازم ببریم دکتر رفتیم یه امپول زد تبش قط شد منم خوشحالم که بچم خداروشکر دیگه تب نداره شب شد مدام دستم میزارم سرش خنگ خنک هس فردا صبحش بچه عوض شده بود دیگه الای قبلی نبود بردیم دکتر گف تشنج خفیف کرده ولی مغزش اسیب ندیده بچم بدنش سرد بود تب داخلی کرده بود تا حالا اونطور نشده بود امپول باعث شده بود تبش بزنه تو من الان از اون روز مردم دیگه میخام خودم بکشم امپول منو قول زد همش نگرانم همش گریه میکنم میگم منکه رو بچم اینقد حساس بودم چرا این اتفاق افتاد چرا بردم امپول زدن بهش...

۱۰ پاسخ

تو ک اینقدر مامان خوب و دلسوز و حولس جمعی هستی خودتو اصلا سرزنش نکن
سریع خودتو جمع کن و بچه رو چند تا دکتر دیگه نشون بده ک خدای نکرده در آینده مشکلی پیش نیاد یا اگه مشکلی هست سریع راست و ریس بشه
دعوا هم تو این شرایط پیش میاد دیگه
متاسفانه خیلی از مردا یاد نگرفتن مدیریت بحران کنن بلکه خودشون بحران جدید هم درست میکنن
بحث کردن بی فایده است باهاشون
بچه رو نجات بده فعلا بعدا وقت هست ادم سنگاشو با شوهرش وابکنه

دخترمنم تب داشت ولی زیاد نبود بردم بیمارستان دکتر آمپول نوشت ولی گفت هروقت به ۳۹ رسید بزن چون تشنج میکنه ، شما وقتی تبش پایین اومد نباید میزدی

گلم الان حالش خوبه چطوره حال عمومیش

پسرمنم‌ تو۱۷ماهگگی‌‌تب‌ وتشنج‌ کرد‌ منم‌ فوبیای‌ تشنج‌ دارم‌ هرموقع‌ مریض‌ میشه‌ یاتب‌ میکنه‌میمیرم‌ وزنده. میشم

مگه چه امپولی بهش زد؟

براساس چی گفت تشنج خفیف کرده؟ نوار مغز گرفت ؟
چیزی نیست عزیزدلم نگران نباش و متاسفانه اینکه خود شما چون خیلی حساسی خیلی داری اذیت میشی تب یه چیز عادیه تو بچه ها و معمولا با استامینوفن و خیلی حادتر با شیاف میاد پایین
خواهرانه بهت میگم هرچی حساس بشی انگار همه چی بدتره
همه‌چی دست به دست هم میدن آزارت بدن

عزیزم پسر منم تو تب همیشه ی وقت میبینی داغه ی وقتم خیلی خنک میشه.... ینی نکران بشم... دکتر ازمایش اینا گرفت فهنیدی تشنج کرده؟؟؟ یا چی میشع بیشتر تو ضیح بدی کلم

عزیزم متاسفانه وقتی بچه رومیبری دکار وامپول برای قطع شدن تب مینویسن اون امپول کورتون داره واصلا برای بچه مناسب نیست ....
چراگلم میگی دیگه الای قبلی نبود؟

سرزنش کردن‌خودت بی فایدست هرکاری لازم بود کردی اگه خطای پزشکی بود هم کاری از دستت برنمیومد حالا ک بخیر گذشته روحیتو حفظ کن این حال بدو به بچه منتقل نکن

تبش با شیاف کنترل نشده بودمگه که بردین واسه آمپول تزریق کنه؟

سوال های مرتبط

مامان 𝓮𝓵𝓪𝔂 مامان 𝓮𝓵𝓪𝔂 ۱ سالگی
ذهنم آشفته هس دیگه نای زندگی ندارم خدا منو خیلی دوس داشت ولی من نفهمیدم چقد مانع جلوم گزاش ولی من رد شدم رفتم به سمت خطر اون روزی که میخاسم برم دکتر با شوهرم دعوام شد ساکمون برداشم بریم خونه مادرم مثه عزارائیل نزاش بد خیلی اتفاقای دیگم افتاد ولی ...بد گفتم حالا که نمیزاری بریم پاشو الای ببریم ی دکتر دیگه هم نشون بدیم اینجا منطقه محروم شهرمون دوتا دکتر داره بردیم امپول سفتریاکسون داده بود منم نمیدونسم عوارضش بچم تب داشت اون زدیم اومدیم تبش قط شد بدنش سرد بود نمیدونم تب درونی کرد یا امپول قندش افتاد صبحش بچم بیحال بود بردیم گفتن تشنج خفیف بوده ولی مغزش اسی ندیده دکترا گفتن اون امپول احتمال شوک داره من خودم نمیخشم همش اشک
میریزم یادم نمیره میگم منکه خدا جلوم گرف گف نرو چرا رفتم دکتر بیسواد بچم این روز انداخت لعنت به من دعا کنین زود بمیرم من ی مادر حساسی بودم حالا فکر ایندش رو مخمه میگم بچم نکنه روش تاثیر بزاره بد اون روز یکم عصبی شده نمیدونم .....😭😭😭😭😭😭😭😭🥺
مامان نیکی مامان نیکی ۱ سالگی
واکسن ۱۸ ماهگیشم با ۱۹ روز تاخیر زده شد و این مرحله هم تیک خورد✔️
شنبه بردمش حدود ساعت ۹ و نیم واکسنا رو زدن، ولی چون شنیده بودم اگر بعد واکسن راه برن پادردشون کم میشه بعد از واکسن بردیمش پارک، کلی پیاده روی کرد ولی خونه که اومدیم بیقراریش شروع شد، پا درد داشت فقط میگفت بغل،
من و باباشم سعی کردیم دل به دلش ندیم زیاد... بمیرم بچم لنگ میزد ولی باهاش بازی میکردیم، پاشو میکشید گاهی رو زمین ولی راه رفت، حسابی راه رفت، دو سه ساعت بعد واکسن پا درد داشت و تمام....
اما تازه بعد از تموم شدن درد پاش تب اومد سراغش، شربت پاراکید که جواب نبود، شیاف گذاشتیم براش یکم بهتر شد و عصر با کالسکه بردیمش بیرون، ولی حدودای ساعت ۸ دیدم خیلی داغه، سر راه یه درمونگاه بردمش دما بدنشو چک کردن گفتن ۳۸ و نیمه... سریع اومدیم خونه دست به کار شدیم پاشویه تن شویه، شیاف دیگه جوابگو نبود، تبش به بالای ۳۹ درجه رسید، شربت پروفن دادم، بش، بچه از شدت تب خوابالود و بی رمق بود، بی اشتها هم بود حتی آب نمیخورد... تمام شب بالای سرش بودیم دوباره ساعت ۴ صبح تبش خیلی بالا رفت، باز نزدیک ۴۰ درجه شد دمای بدنش، دیگه حتی آب ولرم برای پاشویه لرز مینداخت تو تنش... خیلییییی ترسیده بودم، از طرفی هنوز تایم دوز بعدی پروفنشم نرسیده بود، با دعا و سلام و صلوات پاشویه کردیم ، تاااا، باز تایم شربتش رسید، پروفنو خورد تازه دما بدنش اومد رو ۳۸ و نیم و همون موند، تا فرداش دقیقا ساعت ۹ و خورده ای، یعنی تا وقتی ۲۴ ساعت از زمان واکسنش گذشت تبش قابل کنترل شد، دیگه با شیاف اوکی میشد ولی خنک و عادی نمیشد تنش، باز عصری تبش بالا رفت یه دور دوباره پروفن دادم، و تا همین دیروز تنش گرم بود... از شنبه تاااا سه شنبه!!!