۱۱ پاسخ

چقدر راحت آمپول زده الان دیگه امپول نمیزنن ک
من بردیا تبش کنترل نمیشد از۳۸ونیم پایین نیومد بردم بیمارستان گفتم آمپول گفتن اصلا مطبم بردم دکترش شباف و پروفن داد کنترل شد گفتن آمپول ممنوعه مگر در شرایط خاص

واای،وقتی تب داشته باشه نباید آمپول بزنن میبره بالا تبشو

انشالله چیزی نیست گلم
خدارو شکر که خفیف بوده و بخیر گذشته
توکلت به خدا باشه توسلت به ابا عبدالله الحسین
اصلا نترس

روی هوشش هم هیچ تاثیری نمیذاره نگران نباش من خواهرم دوسالش بود توی بیمارستان تشنج کرد اونم شدید الانم ماشالا۲۲سالشه

ب دلت بد راه نده
انشلله هیچی نمیشه

نه گلم چون زیر دوسال هیچیش نمیشه

عزیزم اصلا نگران نباش هیچ مشکلی پیش نمیاد . داداش منم تو بچگی تشنج کرد . الان فوق لیسانس برق داره و خیلی هم باهوشه

چه ربطی داره
پسرمنم دوماهگی در اثر تپ تشنج میکنه
یه مدت تحت نظر دکتر مغزو اعصاب بود دارو مصرف میکرد نوار مغزشم سالم بود
الانم خیلیباهوشه
نگران نباش

پناه بر خدا عزیزم
هیچی نیست نگران نباش
من رفتم فوق تخصص گفت تب و چیزی ب اسم تشنج برای بچه‌ها ی زیر ۶ سال نیست

انشاالله که چیزیش نمیشه

آن شالله که چیزی نمیشه، الان همه چیش خوبه مثل قبل منظورم حرکاتشه

سوال های مرتبط

مامان 𝓮𝓵𝓪𝔂 مامان 𝓮𝓵𝓪𝔂 ۱ سالگی
سلام خانوما میخام باهاتون درد دل مادرانه کنم من یه مادرم نگران و حساس به بچم از اول به دنیا اومدن بچم اینارو دارم با اشک مینویسم😭
الای وقتی دنیا اومد قندش پایین بود گفتن باید بستری شه وگرنه تشنج میکنه از اون روز ترس تشنج تو مغزم بود میگفتم خدایی نکرده بچم تشنج کنه فقط میترسیدم با زدن هر واکسن میمردم و زنده میشدم ولی به زور اون دوروز سر میکردم تموم میشد رسید به واکسن ۱۸ ماهگی گفتم خدایا شکرت دیگه واکسنش موند ۶ سالش بد یه ماه از واکسن یهو خونه مادرم تب کرد مادرم فهمید اومدم خونه تبش گرفتم ۳۸ و ۹ بود زود شیاف و شربت اینا دادم تا صب بالاسرش بودم سه شب بالا سرش نخابیدم بد س روز با شوهرم دعوام شد میخاسم برم خونه مادرم نزاش کاش میرفتم بد نزاش برم منم گفتم بچه رو بازم ببریم دکتر رفتیم یه امپول زد تبش قط شد منم خوشحالم که بچم خداروشکر دیگه تب نداره شب شد مدام دستم میزارم سرش خنگ خنک هس فردا صبحش بچه عوض شده بود دیگه الای قبلی نبود بردیم دکتر گف تشنج خفیف کرده ولی مغزش اسیب ندیده بچم بدنش سرد بود تب داخلی کرده بود تا حالا اونطور نشده بود امپول باعث شده بود تبش بزنه تو من الان از اون روز مردم دیگه میخام خودم بکشم امپول منو قول زد همش نگرانم همش گریه میکنم میگم منکه رو بچم اینقد حساس بودم چرا این اتفاق افتاد چرا بردم امپول زدن بهش...