سوال های مرتبط

مامان لاوین مامان لاوین ۲ سالگی
دوستان دیروز رفتم خونه دوستم ۲تا بچه داره دخترش کلاس چهارم پسرش نزدیک ۴سالشه بچه هاش کلی شیطونی کردن خداروشکر دختر من آرومتر از همیشه بود دوستم چای آورد با بسکوییت هر جور شد از دست بچه های ی چایی خوردم بعد حدود چهل دقیقه دوستم گفت میوه دارم میخوری بیارم برات منم گفت ن زحمت نکش دیگه نیاورد با وجودی ک زیاد اهل میوه نیستم ولی بخاطر دخترم بهم برخورد اصلا پذیرایی از مهمون بلد نیست وقتایی اون میاد خونمون بخدا همه جور پذیرایی ازش میکنم بستنی چایی کیک بسکوییت میوه چند جور مغزیجات ووو خداشاهده هر چ داشته باشم میارم خیلی از رفتارش ناراحت شدم پسرش هم یا دخترم همش هول میداد یا با اسباب بازیهاش میزد ب خودم میگفت برین مام زود برگشتیم دوستمم انگار از خدا میخاست برگردیم ی تعارف هم نکرد بگه بمونین یا ب بچه هاش چیزی بگه ک اذیت نکنن بنظرتون حق دارم ناراحت بشم یا ن از دیروز بش فک میکنم پشیمون میشم از رفتنم شماها باشین بازم میرین و اینم بگم بار اولش نیست
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
سلام خانوما میگم هرکی هرچی میدونه راجب این مشکل من بهم بگه ناراحت نمیشم
من تازگیا یعنی یکسالی میشه که خیلیا رو شبیه هم میبینم مثلا دوتا بازیگر متفاوت رو فک‌میکنم یه نفر بعد بقیه بهم میخندن میگن اینا اصلا شبیه هم نیستن چه برسه یه نفر باشن بعد توضیح میدن با تمسخر که این فلانیه این فلانیع
بعد دیروز تو یه مهمونی بودم به یکی گفتم اینا خواهر دوقلو هستن انگاری شیبو از وسط نصف کنی گفت اصلا اینا باهم فامیل نیستن چه برسه خواهر دوقلو کلی هم خندید بهم
بعد امروز رفته بودیم پارک با خواهرم بچمو برده بودم از این پارک های سرپوشیده یه دفعه من گفتم یا خدا آبجی این دختره که اون طرف بود داشت بازی میکرد الان قبل ما نشسته تو استخر توپ گفت آبجی یعنی نیک ساعته تو متوجه نشدی اینا دو تا خواهر دوقلو هستن گفتم آبجی اینا خیلی شبیه بهم هستن از کجا بدونم گفت خواهر خودتو مسخره کردی اینا زمین تا آسمون فرق دارن
من چه دکتری باید برم چرا اینجوری شدم خودمم میترسم ولی رو نمیکنم