پسر من که ظهر اصلا نموند تو مسجد گرمش بود منم آوردم خونه اسپیلت و پنکه روشن کردم سرحال شد و ساکت اصلا تحمل گرما رو نداره باز خداروشکر مسجد نزدیک بود سریع پریدم خونه شاید یه ۱۰۰متر فاصله باشه تا خونه مادرشوهرم
منکه هنوزم جراعت ندارم برم جایی باهاش
اینقدر اذیت میکنه دیگه بچه نمیخااااام
دختر من روزا خیلی آروم بود ولی شبا تلافی میکرد😁
وااای دقیقا منم بعضی مادرارو میبینم نوزاد دوماهشونو آوردن هیت . بچشونم آرووم خابیده میگم چجووووری آخه چرا بچه من همش گریه بود الانم ک الانه ب سختی باهاش جایی میرم . مخصوصا ک جاهای شلوغ ، اولش نباید کسی سمتش بیاد از دور ببینه اقا یکم بشناسه بعد اینجوری زیاد گریه نمیکنه ولی یهو ی غریبه باهاش بحرفه یا بغل کنه اونجارو میزاره رو سرش
پسرمن روز اول که بردم حسینیه اذیت کردن بعدش عادت کرد اما وقتی میایم خونه تا یک نصف شب بیداره بی قراری میکنه اونجا توی حسینیه میخوابه وقتی میایم خونه بیدار میشه
ولی خاطره اش میمونه چ زود داره میگذره انگار همین دیروز بود زایمان کردم بچم زردی داشت کولیک داشت ی ماه تمام نخوابیدم
دختر منم بردمش امروز کلی گریه کرد سر ۵دقیقه پاشدم اومدم خونه🤣
عزیزم همه بچه ها مثل همدیگه ان بالاخره سختیشو رو برای مامان بچه دارن
بعضی بچه ها بیرون خونه آرومن ولی توی خونه خیلی بیتابی میکنن و بدقلق میشن
اصلا نمیشه مقایسه کرد
شما که وضعیت اون بچه رو توی خونه شون نمیدونی
پسر منم همینجوری بود همش باید بغلش میکردم راه میبردم الانم واسه خوابش همین عادت رو داره همش نق میزنه هیییی
والا من با بچه ۱۰ ماهه نتونستم جایی برم
شما با بچه ۸ ماهه چجوری رفتی هیئت؟
من چی،بگم که دوتا بچه اینجوری دارم امشب اینقد کلافه شدم ودعوا کردم الان عذاب وجدان دارم دوتا بچه کولیکی ورفلاکسی که هیچ جوره اروم نمیشن از ۲۴ساعت ۲۰ساعتش گریه میکنن
اینقد منم میبینم بچه های یدونه اروم که خمه جامیرن همه کار میکنن مال من دوتاشم شروگریون کاش یکیش اروم بود باز دیگه دارم کم میارم هی میگن ۳ماه بشه ۶ماه بشه و...خوب میشه کو پس دارن میشن ۹ روز به روز بدتر منم صبح تاشب تنهابااینکه خودم مشاور بودم الان دارم روانی میشم کم اوردم 🥲
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.