سوال های مرتبط

مامان خرفه مامان خرفه هفته بیستم بارداری
مامان 💚🤰🏻👼🏻 مامان 💚🤰🏻👼🏻 هفته نوزدهم بارداری
چهار ماهگی بارداری🥲🌱
این چهار ماه خیلی عجیب گذشته. از روزی که فهمیدم تو به دنیا میای، همه‌چیز تغییر کرد. هر روز یه حس تازه داشتم، انگار هر لحظه یه اتفاق جدید برام می‌افتاد. وقتی به این چهار ماه فکر می‌کنم، فقط یاد میارم که چقدر منتظر بودم تا تو بیای و حالا هر روز بیشتر از قبل با وجودت پر از آرامش و عشق شدم.
توی دل من همیشه یه حس عجیب دارم. حس می‌کنم داری کم‌کم آماده می‌شی برای اینکه در آغوشم باشی، برای اینکه چشمای من رو ببینی و اولین لبخندت رو به من هدیه بدی. بعضی وقت‌ها که تکون‌های کوچکت رو احساس می‌کنم، قلبم پر از شوق می‌شه.🥹♥️🧿

می‌دونی؟ این چهار ماه برای من یعنی یک دنیای جدید، یعنی یک تغییر بزرگ که تو اون رو به من هدیه دادی. خیلی مشتاقم ببینمت، بغل کنم و با تمام وجودم ازت مراقبت کنم. تو یه دنیای جدیدی رو برای من به ارمغان آوردی که هیچ‌چیز توی دنیا شبیهش نیست.💗✨
خدایا این چندماه هم ب سلامتی بگذره 🥹💚
خیلی دوستت دارم، کوچولوی من. و هر روز بیشتر از قبل منتظرم تا با هم باشیم. 🤱🏻💚👼🏻
منو بابایی خیلی دوست داریم
خدایا شکرت بابت این هدیه 🧿♥️🥹
۱۴۰۴/۴/۷ :)
مامان ریحانه&تودلی🩵 مامان ریحانه&تودلی🩵 هفته بیست‌وششم بارداری
و ب رسم گهواره دنیای صورتی من بعد ۳ سال آبی قاطیش شد🥹🩷🩵



«پسرم… دوباره برگشتی؟»

یه روز، یه صدای کوچیک اومد توی دلم و گفت:
«مامان… من دارم میام...»
صدام زدی، بی‌صدا… مثل همون باری که نیمه‌راه رفتی و دلمو جا گذاشتی بین هفته‌های تقویم…
اون روز، اشک بود و ترس و یه حفره‌ی خالی که هیچ‌کس نمی‌دیدش،
جز قلبم…
قلبی که حالا دوباره داره می‌تپه برای صدای پاهای مرد کوچیکی که شاید تو باشی،
شاید دوباره برگشتی…

پسرم…
نمی‌دونی این‌بار، بغض چطور با لبخند قاطی شده،
نمی‌دونی چقدر دلم می‌لرزه بین شوق و دلهره…
نه به‌خاطر اینکه پسر باشی یا دختر،
به‌خاطر اینکه "تو"یی،
و اومدنت دوباره منو مادر کرد…

کنار خواهرت، که فرشته‌ی زندگی منه،
تو شدی ادامه‌ی امیدم…
بزرگ شو برام، آروم بیای تو آغوشم،
تا بهت بگم:
"دلتنگت بودم، پسرم..."🥹😭

لطفاً لطفاً لطفاً خواهش می کنم ازتون برام دعا کنید اینبار بتونم سالم و ب موقع پسرمو بغل بگیرم🥹✨
ممنونم از همه اونایی ک برامون دعا کردن