۹ پاسخ

شوهرمنم دقیقااهمینه دلم میخادگاهی خفش کنم

تو تنها نیستی خواهر من دست وبالم درحال حاضر بستس نشسته ور دل مادرش وگرنه تیکه پارش میکردم

چی‌میگه

بهش مسئولیت بده هرازگاهی بچه رو بسپار بهش الکی خودتو بزن به مریضی آخرسر که خسته شد بگو دیدی توام نمیتونی پس دیگه لال شو لطفا
شوهر من با اینکه برعکس شوهر شماس و من دقیقا برعکسش یعنی خودم خودمو سرزنش میکنم که چرا پوشکشو دیر عوض کردم یا چرا زیاد گریه کرد اون آرومم میکنه یا میگه برو یکی دو ساعت بخواب من نگه میدارم بچه رو تو اون دو ساعت هم بیشتر قدرمو میدونه همیشه میگه تو از صبح با این بچه چیکار میکنی خدا به دادت برسه
یعنی همون دو ساعت نگه داشتن بچه کارشو میکنه

عزیزم اصلا برات مهم نباشه فقط بچه ت مهم باشه من الان بچه م از رو تخت افتاد ینی مردمو زنده شدم واقعا خدا خیلی بهم رحم کرد

همه همینجورین عزیزم .منم همسرم همش میگه چرا اینجوری شیر میدی .چرا اینجوری میخوابونی .و....همسرم چطور بشه سالی تا ماهی مثلا چند بار شاید بچه رو بخوابونه .منم وقتی میگه میگم تو بلدی بیا بخوابون یا بیا شیر بده بجای من .چیزی نمیگه دیگه

همه همینن بخدا

مثل شوهر من دیگه دلم میخواد نباشه

دقیقا حال منو داری اعصابم خورده ک حد نداره

سوال های مرتبط