۶ پاسخ

من دوماهه از شیر گرفتمش ..کلا و یهو بهش ندادم

اوایل بیقراری داره اب بده توجه نکن

من نه ماهگی حذف کردم .البته قبل خواب شیر خشک میادم بقیه خودم .تونستی شیر شب رو هم حذف کن .بیدار شد بغلش نکن راهش نبر روی پا نخوابون .خودت کنارش بشین بگو روز بعت شیر میدام الان نه .فوقش سه شب گریه کنه عادت میکنع

خشکی یا خودت.قبل اینکه خسته باشه خوب شیر بخوره .توی روشنایی .سیر شد برق رو خاموش کن کنارش بخواب

به نظرم شیرش بده
وقتی یکسال و ده ماهش شد
یهو کامل از شیر بگیرش

این روش تدریجی و کم کم
برای من نتیجه نداد
یهو دخترمو از شیر گرفتم‌
یک هفته اذیت کرد و بعدم خوب شد

اول شب رو یگیر

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۲ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد