۲۶ پاسخ

الهییی این صورت مظلوم‌رو منم دیدیم عذاب وجدان گرفتم خدایا😂🥹

اینجورمواقع یه تخم مرغ نیمرو کن

عیب نداره عزیزم سیر شده اگ گرسنه بود خوابش نمیبرد که

الهییی بگردم براش
من این قیافه ی مظلوم دیدم گریه م گرفت ک شام نخورده خوابیده چ رسد به شما ک مادرشی🥺🥺
عوضش یه صبحونه ی توپ براش آماده کن

اشکال نداره شیر خورده ،منم پسرم شام نخورد شیر خورد ،در صورتی ک من ساعت ۴عصر شامم پختم و ۹صبح ناهار آماده، خیلی پیش میاد

خب شیرخورده دیگه عزیزم

الهی عزیز دلم اینجور مواقع یا نیمرو درس کن یا سیب زمینی آبپز کن بده بخوره

بچم آنقدر مظلوم خوابیده که دلم میخواد بیام بزمنت 😂

عزیزم چقدم ناز خوابیده اشکال نداره واسه منم پیش اومده صبح ک بیدار شد صبحانه 2تا تخم مرغ خورد با نون

منم اینجوریم یه شب پسرم خوابید بعد تو خواب غذا گذاشتم دهنش اونم میخورد۱🤣

فدا سرت تو شرایط اینجوری به شوهرت بگو حلیم بگیره یا شیربرنج دیگه شامم نپزی😄

عیب نداره گلم غصه نخور سیر شده که خوابیده اگه گرسنه شد بیدار میشه

اگه نگرانی سیر نشده یک ساعت دیگه تو خواب شیشه بزار دهنش گشنه باشه میخوره آنقدر خودتو اذیت نکن

آره واس منم خیلی پیش اومده ک دخترم ناهار نخورده خوابید هر چیم مقاومت میکردم ک نخوابه ولی گریه میکرد ک خوابش میاد منم غذام حاضر نبود با سینه می‌خوابید بعد وقتی بیدار شد بهش میدادم

منم همینجورم چقدر عذاب وجدان میگیرم اشکال نداره عزیزم خودتو ناراحت نکن

حالا امشب اگه بیدار شد بهش شیرخشک بده تا یکم گرسنگی شو برطرف کنه

بگردمش

ای جونم. چ خوب ک خودش میگه غذا . ایشالله صبحونه مقوی بده

عیبی نداره عزیزم خیلی گشنه بشه بیدار میشه پیش میاد دیگه

ایراد نداره نگه دار واسه فردا ناهارش از فردا شام و زود درست کن

الان دیگه میخابه تا صبح؟

اشکال نداره شیر خورده سیر شده من همیشه نهارشام خیلی زود درست میکنم که هروقت گشنه بود بهش بدم

واقعا حس بدیه واسع منم پیش اومده

عیب ندارد دیگه شیر خورده
حتما خسته ای دیگه

دورت بگردم چرا این حرفو میزنی خب سیر شده خوابیده که
خوب بخوابه گلم عذاب وجدان نداشته باش

اشکال نداره عزیزم

سوال های مرتبط

مامان دلوین و رادین مامان دلوین و رادین هفته بیست‌وسوم بارداری
خدا منو بکشه بچمو دعوا کردم 😔😔😔دارم میمیرم از عذاب وجدان
دیشب حالش خوب نبود گربه میکرد ک میخابم حالا گرسنه هم بود .. سر سفره شده سفره انداختم غذا آوردم با اینک خیلی گشنش بود گفت بریم بخابیم با کلی گریه گفتم مامان غذا بخور بعد بریم گفت نه میخابم ....
گف رو تاب میخابم
بردمش رو تاب بهش غذا دادم بعد کلی سرحال شد خبری از گریه نبود کلی انرژی داشت و حسابی بازی کرد اصلا از این رو ب اون رو شد ن خوابش میومد ن خیچی فقط گشنش بود ...
حالا امروز صبونه سه چهارتا لقمه خورد میدونستم واس ناهار حسابی گشنش میشع مثل همیشه ناهارشو قشنگ میخوره ...
منم سفره انداختم گفتم مامان غذا امادس اولش خوشحال شد اومد فقط یه لقمه خورد و گریه کرد بریم بخابیم ینی گریه هااااااا خودشو میمالید ب زمین تا من میگفتم الان وقت غذا خوردنه گربه هاش بیشتر میشد ... منم گفتم الان اگ ب گریه هاش بخا بدم همش میخاد غذا نخورده گریه کنه ک خوابم میاد و از سفره بلند شه بره ... چند بار گفتم مامان الان وقت غذا خوردنه غذا میخوریم بعد میخابیم هی میخاس کار دیشبشو تکرار کنه و براش بشه یه عادت ... منم کنترلمو از دست دادم وقتی گریه میکرد دعواش کردم 😔 گفتم بشین سرجات غذا میخوریم بعد هر جا دوس داری میری 😔😭 بد دعواش کردم اصلا دست خودم نبود
اونم داشت میون گریه هاش میگف غذا میخورم 😭😔 الان دارم تعریف میکنم اشکام میاد
الان ک اومدیم تو اتاق بخابه باهاش حرف زدم گفتم ببخشید دعوات کردم بوسش کردم و علت دعوامو بهش گفتم اونم یه لبخند شیرین زد و چشاشو بست قلبم داره تیکه تیکه میشه 😔😔 از وقتی باردار شدم خیلی حوصلم کم شده سریع کنترلمو از دست میدم 😔
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام شب همگی بخیر
خب بازم سکوت شب و دم نوش برای مادران خسته 🍵🍵🍵
این دمنوش های آخری شبی خیلی خوبه قشنگ میخورم لذت میبرم 💆💆
امروز رایان با باباش رفته بودن خانه بازی منم تو بازار چرخ میزدم یکم خرید کردم رفتم پیششون ، یه چیزی توجهمو جلب کرد پسر بچه ای که تپل تپل بود ولی مامان باباش لاغر بودن گفتم اگه به ژنتیکه ماشاالله ببین چقدر بچه شون خوب وزن گرفته ، بعد دیدم مامانه شیر درست کرد پسر بچه خوردش (بازم تو ذهنم گفتم پسر من تو این یک ساعت حتی آب نمیخوره چه برسه چیزی بخوره 🤣😅)
به مامانه گفتم خدا حفظش کنه چند ماهشه؟؟( از رفتار بچه احساس میکردم ۱۵ماهه باشه )
گفت ۲نیم سالشه ،😶 گفتم چه جالب شیر میخوره ؟؟
گفت آره ، اصلا غذا نمیخوره منم شیر میدم کلا بهش ،☺️
گفتم وزنش خوبه ، خب حتما با شیر سیر میشه که غذا نمیخوره من با اینکه پسرم بد غذای بازم روزی ی وعده شیر میدم
گفت نه پسر من غذا نخورد منم شیرشو زیاد کردم وزن گرفت 😊
دیگه مکالمه نکردیم و من فک کردم ، درسته حالا بچه با شیر وزن گرفته من به پسر کم شیر میدم که غذا بخوره ولی به نظرم عادت غذایی چیزیه ک از بچگی باید به بچه ها یاد داد ، حالا بچه غذا نمیخوره قرار نیست بی خیال بشیم و ساده ترین چیز که شیر هست رو بدیم بهش ، الان این بچه تا کی باید شیر بخوره ؟
قرار نیست غذا خوردن یاد بگیره؟؟ باید از بچگی عادت سالم رو بهشون یاد بدین ، درسته پسر من لاغره کم وزن میگیره ولی خب بخاطر اینکه فعالیتش زیاده هر چیزی رو ک میخوره سوخت می‌کنه هیچی جذب نمیشه 😅😅
ولی مهم اینه یاد گرفته خودش غذاشو میخوره حتی کم باشه خودش با دست یا قاشق مستقل میخوره ☺️☺️
مامان 🌺فاطمه خانم🌺 مامان 🌺فاطمه خانم🌺 ۲ سالگی
سلام مامان گلیا
خوبید؟
آقا من الان تو دوره پی ام اسم بعد غروب با ماشین منو همسرمو بچم رسیدیم دم در شوهرم پیاده شد در پارکینگو باز کنه(در به سمت بیرون باز میشه) دخرمم زور زور که پیاده شم
خلاصه بهش گفتم همینجا پیش ماشین بمون تا مامانم پیاده بشه دوید سمت خیابون دویدم گرفتمش چادرم افتاد از سرم اومدم چادرمو درست کنم دوید سمت در خونه یعنی خدا رحم کرد شوهرم درو نکوبوند تو صورتش وای خیلی بد بود
بعدم که دیدش بم گفت خاک تو سرت نمیتونی یه بچه رو بگیری
وای یعنی انقدر عصبانی شدم (در حالت عادی اینطور نمیشه) اما وقتی اومدیم خونه برای اولین بار سر دخترم داد زدم
خیلی هم صدام بلند نبود اما اونقدری بود که دخترم ترسید و از ترس صدام خودشو محکم میچسبوند بغلم الهی براش بمیرم.... خدا لعنتم کنه که سرش دا. زدم به خدا خیلی پشیمونم همینطور دارم گریه میکنم فقط اون صحنه یادم میاد که با چشمای گرد دوید تو بغلم و گفت ترسیدم ترسیدم مامان
تو رو خدا یه چی بگید آروم شم
یه چی بگید دلم اروم شه
وای خدااا
الان خوابیده من دارم گریه میکنم