۶ پاسخ

بچه ها همینن
اشکال نداره خوب میشه. مادرتم چیزی گفت بگو بچه اونام هست حق دارن ببیننش بعد پسر بچه شیطونه
منم جایی نمیرم‌ فقط خونه مامانم که اونم مدام بغل مامانمه اینور اونور میرن
پدر شوهر خواهر شوهر چندماه یه بار یکی دوساعت میریم چون بد قلق و بچه کوچیک دارن اینم نمی‌خوابه گریه می‌کنه

آخی الهی بگردم واسش

بچه همینه ماهم همینجوریم بخدا یکی میاد یا جایی میریم من هلاک میشم فرض کن دنبال بچه باید باشی کارات هم بکنید

میفهممتا دختر منم خونه کسی میرم نمیخابه
دهنم سرویس میکنه تو نمیمونه فقط برم حیاااط
همشم دنبالشما

اینم میگذره ..بچه هست دیگ ..بچه با افتادن ها هست که بزرگ میش .

اون همه دوویدم دنبالش اخرم پشیمونی آورد برام باید همیشه زندانی باشم 😞😫😞

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
مامانا خیلییی ناراحتم
خیلی کلافم
بچه هارو هرسری می‌بریم بیرون میاریم همش بی قراری می‌کنند
دخترم حتی برا از خیابون رد شدن میگه بغلم نکن
با جیغ مه بذار خودم از خیابون رد شم خودشو با جیغ از بغلم میندازه پایین بزور میگیرمش.... بعدش هم اومد خونه ..مادرشوهرم از پله ها کمکش کرد رفت بالا داشت کفشش رو خودش درمی‌آورد دید دارم پسرم رو میارم از پله ها بالا برد بدو اومد سمت پله هافتم بریم خونه شروع کرد به گربه .... پسرم رو بردم خونه دخترم رفت نزدیک پله گربه و گریه که بره پایین .بدم بیا خونه گریه نکن اصلا داشت خودشو مینداخت پایین پسرمم هم دید خواهرش گریه می‌کنه شروع کرد ب گریه .... داشتم دیوونه میشدم رفتم با حرص کاستی دخترم رو درآوردم بیارمش خونه گریه هاش بدتر شد ...دلم سوخت همون‌جوری بردم حیاط سه دور از پله ها آوردم بردمش از اونور هم پسرم گربه میکرد که بیاد حیاط.... انقد بهم ریختم😭😭خب خسته بودم میخواستم بیام کاراشون رو کنم.... دخترم رو با حرص برداشتم آوردم خونه کلی عصبانی شدم سرشون گفتم آخرین باره از این در میرین بیرون.....اونا هم کلی گریه میکردن... گفتم کردم میرن بیرون حالشون خوب سه من هربار بعد هربار بیرون رفتن باید بچه هام گریه کنن و من بدتر اعصابم خورد شه... اصلا کادری نیستم که همش دعواشون کنم ولی بعد هربار بیرون بردن برنامشون همینه.... همسرمم نیست تو کاراشون کمکم کنه مادر شوهرم فقط قربون ص قشون می‌ره که گربه نکنن.... یعنی داشتم دیوونه میشدم 😭😭از به طرف هم بخاطر بدغدایی دخترم بهم ریخته بودم .... نزدیک منس هم هستم هورمونام بهم ریختن....یعنی غروب دیوونه خونه بود .... 😐😐😐❤️‍🩹