امروز چهارمین روز از ترک پله به پله ی پستونک.
یکتا به این باور رسیده که فقط پستونک وقتی میاد که روی پای من دراز می‌کشه و میخاد بخابه. قدم بعدی اینه که بگم پستونک فقط شبا میاد... کم کم داره سخت میشه. دیشب که بیرون بودیم کلی گریه کرد بخاطر پستونک

منم 18ماهگی دقیقا باواکسن بچم پستونکش ول کرد سن +18ماهشو گرفتم یک دهن زد تف کرد دگگگگ نگرفت ن قبلی رو ن جدیده رو 10روزی پوستم کنده شد ولی انقد خوشحالم خدا میدونه چون برنامم برا 2سالگی بود خیلیم برا خابش وابسته بود ب پستونک دگ شد دگ خداروشکر

بچه منم خیلی وابستس روزاسعی میکنم ندم شباهم وقتی میخابه درمیارم میذارم کنار

وای من انقدرررر میترسیدم ک از پستونک بگیرمش
اما نمیدونم چی شد که یهو خودش فراموش کرد
دیشب دومین شبی بود که بدون پستونک خوابید
الانم اصلا یادش نیست
دختر من دیگه در طی روزم هی یاد پستونکش میوفتاد
برای خواب هم که حتمااااا توی دهنش بود..
واقعا نمیدونم‌چجوری یهو فراموش کرد خداروشکر..

من تقریبا دخترمو ی ماهه ازشیر گرفتم هنوز بهانه میگیره و بی تابه