۱۳ پاسخ

لیستو بده عزیزم

خیلیم عاالی

وای چه جذاب 😍😍
منم برم از این دفتراااا درست کنم

میشه عکس ازدفترچت بزاری.
خیلی عشق کردم باتاپیکت.
موفق باشی عزیزم

منم مشابه این کار شما رو دارم.
مثلا خوردن چای تو فنجون های گلسرخی عجیب حالم رو خوب میکنه، یا حتی نفس عمیق اول صبح رو بالکن...

قهوه ترک ؟بیشتر شبیه نسکافه اس

بارون؟!؟؟ کجا

چه ایده قشنگی به به😍

چقدر عالی😍

الهی حال دلت همیشه خوب باشه❤️🫂🥲

لیستتو اینجام بزار .ایده بگیریم

نوش جون خیلی عالی

چه خب 😍😍😍

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
مامان ایرمان🧸 مامان ایرمان🧸 ۲ سالگی
قبلا که بچه نداشتم هر روز یه بهونه واسه بیرون رفتن پیدا میکردم
خودم تنها میرفتم کافه پاساژ پیاده روی کلی هم حال میکردم
تو این دوسالی که بچه دار شدمم این کارو همچنان ادامه دادم با این تفاوت که الان یه رفیق كوچولوی پایه هم دارم!
انقدررر هر روز میبرمش بیرون
تو گرما و سرما
آفتاب و بارون
روز تعطیل و غیر تعطیل
به هر بهونه ای
حس میکنم تمام آدما و کسبه ی محل میگن عه دوباره این خانومه با کالسکش اومد!🤣
واقعنم بیشتر مغازه ها و کافه های دور و اطرافمون ایرمانو از بچگیش میشناسن و دوسش دارن حسابی
کلی تحویلمون میگیرن هر سری!
اما این هر روز بیرون رفتنه خییلی چیزای خوبی برای خودمم داشته
مثلا گذر کردن از دوران افسردگی بعد از زایمانمو مدیون همین عادتم
خلاصه که امروزم پفیلا درست کردم و توی کالسکه تشک و بالشت انداختم که راحت باشه پفیلا رو هم دادم دستش
برای خودمم قهوه درست کردم رفتیم بیرون فقط برای خریدن یه کاهو!
خیلی گرمه خیلی خسته میشم اما خوبه
هم زمان میگذره و هم دوتامون حال روحیمون عوض میشه

شما هم اگر اهلش نیستید و خونه نشین شدید
یه بار امتحان کنید اونوقت مث من معتادش میشید!
مامان آرینا گلی🌸 مامان آرینا گلی🌸 ۱ سالگی
خیلی دلم گرفته،دارم خفه میشم😭😭😭😭امروز آرینا خیلی خیلی نق زد،غروبی آوردیمش بیرون،تو ماشین خوابید،از صبح دلم قهوه با کیک میخواست(قبل از بچه خوراکم تست کردن کافه های جدید بود)...اونجایی ک دلم میخواست بریم،خیلی ترافیک بود،نرفتیم،یه کافه پیدا کردم،رفتم بگیرم بیام،دیدم همسرم بیدارش کرده ک شب بخوابه،داشت گریه میکرد،سریع رفتم براش آب طالبی خریدم،اومدم بهش بدم،اول یه قلوپ ازش خوردم،دخترم جیییییغ گریههههه خودش و کشت ک چرا خوردی..ارومش کردم،خورد،بعد گفت بذار خودم بخورم،همسرمم غر زد ک چرا دادی بهش...ماشین و تازه نشستمم؟؟؟(حالا تمام این مدت قهوه و کیک من صندلی جلو بود و فرصت نشده بود بخورم🤦‍♂️🤦‍♂️)دخترم هی نی و درمیاورد،از تهش میخورد،یخورده ازش ریخت رو ماشین،منم صندلی و پاک میکردم و گریه میکردم،همسرم زد بغل قهوه و کیک مو بخورم...تا در کیک و باز کردم،دخترم شروع کرد،آریناااااا آرینا....رفت بغل همسرم،شروع کرد با چنگال کیکارو خوردن،باباشم میگفت به مامانم بده،اونم نمیداد....منم با اشک قهوه میخوردم....چقدر خسته م....چقد دلم گرفته....دلم میخواد فقط یک روز برگردم به روزایی که بچه نداشتم...یه روز برای خودم باشم..‌چقد غم دارم...چقد...