مامانا خسته شدم دیگه خونه ام آپارتمانیه همسایمون سه تا بچه داره کلا عادت خانوادگی شون اینه که ساعت ۴ شب بخوابن بعد دختراش ۶ و ۵ و ۷ سالشونه ساعت ۱ یا ۲ شب میان تو ساختمون جیغ میکشن و داد میزنن نیکا رو به زور میخوابونیم یهو از خواب میپره میترسه جیغ میکشه گریه میکنه بیش از ۱۰ بار با آرومی و روی خوش بهشون گفتم شب سر و صدا نکنن انگار که نه انگار به مامانشون میگم که بیخیاله درک ندارن یعنی داد حتما باید بزنم سر بچه هاشون تا آدم بشن ؟

وای چقد رو مخ من اصلا تحمل ندارم ببینم اینطوریه دادو بیداد میکنم سرشون ینی چی ادم ارامش نداره


چخبره 5 6 7 ساله یا خدا پشت سرهم زاییده حتی امون نداده زخم زایمانش خوب بشه

جز شما کسی دیگه اعتراضی نداره؟
یکی تعریف میکرد میگفت چندبار به همسایمون گفتم بچت اذیت میکنه یکم‌کنترلش کن گوش نداد گفت بچست
آخرش گرفتم بچشا زدم زنه اومد داد و بیداد که به چه حقی دخترما زدی مامانه را هم زدم🤣🤣🤣🤣🤣

اخ اخ منم سر بچ اول با خواهر شوهرم تو ی خونه بودیم اونا هم ستا بچه داشتن ۲ ساله ۵ ساله ۷ ساله اخ ک روز گارم سیا کرده بودن.از سر صدا و بچه دو سالش مدام دخترم میزد.گاز میگرفت تو خواب میترسوندش. یادمه ی بار محکم زد بچشمش دخترم کار ب بیمارستان کشید هنوز جاش تو سفیدی چشمش هست.با اینکه ۵ سال گذشته هنوز از اون دختر بچه بدم میاد وقتی میاد خونمون.همش سر بچم میکبوند ب دیوار وسایل بزور بر میداشت بچم گریه تازه میزد بچمو .من خر میگفتم بچه هست هیچی نمیگفتم تا اینکه دخترم بزرگ شد اونم شروع کرد زدن اولین بار ک زد مامانش داد و بی داد.منم خونمو جدا کردم.کاش روز اول جدا کرده بودم بچم انقدر عصبی نمیشد

ای بابا چقدر بده..