مامانایی که دوتابچه پشت سرهم دارین بیاید ازحال و هواتون بگید‌....من که کم آوردم همین الان دارم ازشدت بیخوابی گریه میکنم پسرم وحشتتتتناک اذیت میکنه طوریکه حس میکنم ازشدت حرص قلبم ازجا دربیاد...دخترم سه ماهشه کولیک و رفلاکس اون بماند...نگم ازپسرم...قشنگ داره دقم میده خراااابکاروحشتناک حرف گوش نمیده بچه رو میاد سرشو میگیره فشارمیده به هوای محبت کردن..خوابش ب شدت کم مریضی هم ک نگم هرویروسی بیاد سریع میگیره تازه یماه ازشر ویروس قبلی خلاص شدم الان دوباره تب و اسهال ۵روز دارپدرم دراومده وای بیاید شمابگید چکارمیکنید

منم این روزا رو دارم میگذرونم بدون هیچ کمکی واقعا دیگه کم آوردم آرزو یه خواب به دلم مونده بازم میگم خداروشکر سالم هستن
ولی از لحاظ روحی خودم داغونم اگه پول داشته باشم میرم خرید اینجوری حالم خوب میشه برا چند ساعت البته همون خرید هم با استرسه چون بزرگه رو میبرم با خودم از اولش میگه جیش دارم گرسنمه
کوچیکه هم هر دقیقه شوهرم زنگ میزنه میگه شیر نمیخوره گریه میکنه🤕🤕🤕

والا سختی داره ولی نه به اون شدت پسر اولم خیلی مستقله یه وقتایی لجبازی میکنه ولی شدت نداره

پسرام خوابشون از همون بچگی با خودم تنظیم کردت واسه همون اذیت نمیشم


پسر کوچیکمم اولاش خوب بود الان چند روزه تو دندون بود که استا میدادم ارومتر میشد


ولب در کل راضیم کنار سختیاش شیرین کاری زیاد دارن

من سه دارم دیوانه شدم پیرشدم نه خواب دارم نه خوراک همش خونه نامرتب هرچی جمع میکنم بازم می ریزن همه فامیل بهم میگن شلخته به خودت وخونه نمی رسی نمیدونن حتی وقت نمیکنم یک ساعت بخوابم تااعصابم راحت بشه دیسک کمر گرفتم ازبس کارمیکنم خلاصه هرچی سختی بکشیم یک روزراحت میشیم بچه‌ها زودبزرگ میشن فقط صبر و تحمل میخوادوازخدابخواهیم سالم باشن

سلام مامان آریا خوبی منم دخترم الان سه سال نمیشه دخترم ارومه ولی تا شش ماهگی پسرم حسادت میکرد میزدش یک ثانیه نمیشد چشم بردارم ازش ولی پسرم ک تونست بشینه بازی کنه الان ن تنها نمیزنه بلکه کلی همو سرگرم می‌کنن آروم شدن نمیگم شیطنت ندارن اذیت ندارن اما نسبت ب قبل ۷۰ درصد بهتر شدن درمورد ویروسم بهت بگم ک دخترم همینه زود ب زود مریض میشه ببرش پیش دکتر آلرژی من بردم پیش دکتر آلرژی بهش دارو داد الان یه مدته کوش شیطون کر خوبه

خیلی سخته دوتا بچه ؟؟
من چند روزه تو مهم افتاده بیارم یکی دیگه

من ۳تا دارم
بافاصله ۱۴ماه زاییدم

من خودم پسرم شره اذیت میکنه چون به مادرم نزدیکم بیشتر روزا پیش اونه و اون یکی پسرم که ۷ماهشه اصلا خواب نداره جیغ میکشه به این نتیجه رسیدم که واقعا حواسم باشه و دیگه بچه دار اصلا نشم نه حوصلشو دارم نه اعصابشو

اخ اخ هر چی بگم کم دیونه نشم همه میگه دوتایی بزرگ میشن سختی یهو تموم بشه ولی مادر پیر میشه

واسه من یدونه اس اصلا شیطون نیس فقط بهانه گیره و خیلی گریه میکنه دیگه تو درو همسایه ابرو نزاشته برام .همش میگم دوتا بود چیکار میخواستم کنم ولی خدا همشونو حفظ کنه این روزاهم میگذره ان شا..

ببین عزیزم با اه و ناله کار درست نمیشه.گاهی اینقد فشار میاد که واقعا سخت میشه..عزیزم با گوشیت تو فضای خونه قرآن پخش کن ..صوت قرآن با صدای مشاری العفاسی عالیههه...باعث میشه تنش خونه و بچه کمتر بشه..
پسرت رو بتونی ببری کلاس کاردستی..یا خودت وسیله کاغذ رنگی چسب و ....بگیر تا کاردستی درست کنه...بچه زود بی حوصله میشه..

برا ضعیفی بدنش شربت ایمونیس بش بده

این روزها رو تجربه کردم و گذروندم....واقعا سخته ...حتی من فکر میکردم دخترم بزرگ شده خیلی اذیت نمیشم ولی واقعا تا ۵ ۶ سالگی بچه اول حامله شدن برای بچه دوم سختی های زیادی داره ....