الان خونه ی مامانمم مامانم خیلی کمکم میکنه بچه رو کلا مامانم شیر میده جاشو عوض میکنه لباسشو عوض میکنه موندم چند روز دیگه که میخوام برم خونه ی خودم میخوام چیکار کنم🥺🤦🏼‍♀️خیلییی میترسم وقتی بچه گریه میکنه دست و پامو گم میکنم سکته میکنم حالمم بد میشه نمیتونم دیگه بچه رو بغلم نگه دارم شوهرمم زیاد از بچه داری سر در نمیاره همش تو فکر اینم برم خونم میخوام چیکار کنم اصلا به بیخوابی عادت ندارم بچه هم که تا صبح نمیخوابه از به طرفم کار خونه و ناهار شامم که هست نمیدونم میتونم بچمو بزرگ کنم یا نه🥺

همه ی مامانا بعد زایمان همین فکرارو میکنن ولی خدا ب مادرا ی قدرت عجیبی میده که همه رو بتونه تحمل کنه

منکه بچه اولم مامانم تا چهل روز اومد خونم خوب بودم الان برا بچه اولم تا ۲۵روز اومد پیشم و رفت منم کارامو میکردم الان بخیه های سزارینم بعداز یک ماه باز شدن رفتم دکتر گفت استراحت کن دارو داد اگه خوب نشد برم از اول بخیه کنن
ازمن میشنوی تا چهل روز همونجا بمون تا هم خودت بهتری هم بچه بزرگ تر بشه

خوشبحالتون کسی کنارتونه
منک خانوادم باهام قطع رابطه کردن😔😔😔دست تنهام واسه زایمانم💔🙃

مامان آنتیا عزیز اصلا نگران نباشید،خیلی زود روال کار دستتون میاد و عادت میکنید،در مورد خواب هم شاید باورتون نشه ولی خودکار بیدار میشین اصلا استرس ندین به خودتون

همه این مشکل دارن
من علاوه به بی تجربگی
مشکل سینم بود عفونت کرده بود بچم نمیگرفت سینه دلدرد داشت از شیرخشک مث شما داغون بودم دو روز اومدم خونم برگشتم خونه مامانم از درد داد میزدم
اما بعد از ۲۱ روزگی پسرم اومدم سعی کردم اروم باشم بی‌خوابی یاد نداشتن اذیت میشدم اما واقعا خدا خودش کمک میکنه نترس منم میگفتم بچم درد داشته باشه چیکار کنم
مامانم رفت عمل باز تو شهر دیگه مادر شوهرم مسافرت من روز عاشورا کلا تنها بودم بچم خوابش بشدت کم روزا اصلا نمیخوابید به بدبختی از ۹ شب میخوابید هر دو ساعت بیدار بود اما خدا کمک کرد الان عادت کردم مطمئن باش از پسش برمیای

وقتی مجبور باشی آره انجام میدی منم همین فکرو میکردم اما دیگه شکر خدا یاد گرفتم مامانم روز دهم گفت من دیگه باید برم خودت باید کاراتو کنی منی که بچه گریه میکرد همراهش گریه میکردم ،ادمی که تا ۱ظهر خواب بوده حالا قراره بیخوابی بکشه بار اول که میخواستم پوشکشو عوض کنم نمی‌تونستم شوهرم پاهاشو گرفته بود تا من عوضش کنم عادی میشه واست

وای منم
منم همش مامانم بچم میگیره و...من فقط سینه هام میدم ب بچه بقیش با مامانم