۸ پاسخ

خونه مامانم بودن
منو شوهرم وسیله جم کردیم کارگر گرفتیم وسیله ها بردن خونه جدید منوشوهرم دونفری چیدیم بعد شبا میرفتیم خونه مامانم پیش بچه ها
بعد دوروز خونه مرتب شد همه اومدیم خونمون
البته حین اساسم مامانم اینا اومدن بچه ها خونه جدید دیدن کلی ذوق میکردن اتاقاشون تقسیم میکردن😂

من همیشه دست تنها اثاث کشی کردم تا رفتم تو خونه خودم وراحت شدم...اول تمام وسایل پذیرایی از مهمان وظروفی که نمیخای روجمع کن وکارتن کن روش هم بنویس چی تو کارتن هست چسب بزن ...تمام لباسهای زمستونی ومهمانی ومجلسی رو جمع کن...تزیینی ها ودکوراتیوا رو جمع کن ...اگر منظم باشی ومنظم جمع کنی اصلا اذیت نمیشی.از یه جا شروع کن ..تمام که شد بعدبرو سراغ جای دیگه.همه چیز رو بسته بندی کن فله ای نزار .

منم تنهابای بچه وشکم پراسباب کشی کردیم چندروزپیش

چند روز قبل آرام أرام وسایلو جمع کن یعنی هر روز دو سه تا کارتن جمع کن

بزار مهد کودک نگهش میدارن یه روزی

منم دوماه وقتمون مونده میرم جای دیگه

بچه ۳ ساله که بزرگه بازی میکنه تازه وقتی وسایل خونه رو بخای جمع کنی ریخت و پاش میشه بچه ها خوششون میاد
منم خودم تنهایی وسایلمو جمع میکنم البته با کمک همسرم

من یک ماه پیش اسباب کشی کردم تک و تنها شوهرم فقط کارتون از مغازه میآورد واسه جابه جایی کارگر گرفتیم

سوال های مرتبط

مامان آواز مامان آواز ۳ سالگی
قشقرق‌های 3 سالگی

اگر شما هم بچه 3 ساله تو خونه دارید، احتمالا بار واژه قشقرق آشنا هستید و بارها تجربه‌اش کردید. طی چند تا تاپیک میخوام راه‌های کنار اومدن با قشقرق رو بگم.

قشقرق چیست؟
قشقرق بیان درماندگی است. یک کودک سه ساله هنوز مهارت کافی در استفاده از زبان را ندارد، به همین دلیل ممکن است با استفاده از روش‌های فیزیکی نظرش رو بیان کنه.
مجموعه‌ای از گریه کردن، لگد زدن، بیقراری و جیغ کشیدن اصولا تحت عنوان قشقرق شناخته می‌شوند.

راه‌های کنار آمدن با قشقرق
1. پیشگیری
قطعا ساده ترین راه پیشگیری از قشقرق هست. موقعیت رو پیش‌بینی کنید: قراره با بچه برید فروشگاه خرید کنید؟ از همون اول بگید که اجازه داره یه خوراکی برای خودش برداره. قراره پارک رو ترک کنید؟ از قبل به بچه اطلاع بدید که بعد از 3 تا سرسره یا 20 تا تاب‌بازی قراره از پارک برید.

قطعا ما نمی‌تونیم همیشه از قشقرق پیشگیری کنیم. پس در مواجهه با این حالت چکار کنیم؟ تو تاپیک بعد میگم.
مامان گندم🌾 مامان گندم🌾 ۳ سالگی
من یه مشکلی با گندم دارم،

اینکه هر چی دست بقیه میبینه میخواد، اصلا عزت نفس و غرور نداره!!!
در حالیکه من کمتر بچه ای رو میبینم اینطور باشه.

با اینکه گندم همیشه بهترین لباسا، اسباب بازی ها، خوراکی ها رو داشته ولی باز چشمش به وسیله های بقیه هست
چند روز پیش مطب دکتر بودیم، یه دختر بچه با مامانش اومده بود، تو این سرما مامانش یه کفش تابستونی با جوراب پوشونده بود براش، فکر کن دیگ کفشه کل تابستون پاش بوده چقدر کهنه شده بود.
اونو دیده میگه منم از این کفشها میخوام😑
یا یه بچه اسباب بازی دستش بود، میگه از این میخوام
یکی دیگ شکلات داشت گفت منم میخوام🙄

یکبار دوچرخه اش پشت ماشین بود، رفته بودیم استخر
بعد کلاس شناس گفت باید سوار دوچرخه ام شم، منم آوردم تو حیاطش سوارشه
دوستش اومد بیرون نگاه دوچرخه میکرد، از قیافه بچه مشخص بود خوشش اومده میخواد سوار شه
گفتم گندم بذار دوستتم سوار شه، بچه هه سوار نشد گفت نه من نمیخوام با مامانم میریم آبنبات بخریم😐
یعنی واقعا تو کف عزت نفس این بچه موندم.
نمیدونم با این اخلاق گندم چیکار کنم
حقیقتا خیلی حرص میخورم وقتی برا چیزایی کوچیک ک چند برابر بهترشو خودش داره حریصه😑