۵۴ پاسخ

این ینی هدیه ی خدا
هدیه ای که تو ازش نخاستی، خوده خدا بهت داده...پس حتمن خدا خییییلی دوست داره و توانشم بهت میده
به نظر من خیلی اتفاق قشنگیه مبارکت باشه

انشاالله خیره عزیزم
قبول دارم خیلی سخته
ولی هچیز خدا بی حکمت نیست
من که با 14سال آی وی اف کردم و الان نتیجه اش تو بغلمه والان طبیعی نمیشه
به یه چشم برهم زدنی میگذره
بازم خداروشکر کن
چنانی خدا برات درست می‌کنه که خودت تعجب کنی

اره عزیزم چرا نبوده این همه بچه شیربه شیر
نگو اتفاقیه که افتاده بگو خداروشکر❤️😘

عزیزم سخت نیست... 😢خیلی سخته.... خدا بهت تن سالم
جون بی درد بده خداقوت
عزیزم

عزیز دلم اگه خدا میدونست ک نمیتونی از پسش بر بیای اصلا این نعمتو بهت نمیداد اون میدونسته ک تو قوی هستی و میتونی پس بسپار ب خدا و از خودش طلب صبر کن

می تونم درک کنم که چه حالی داری و چقدر غمگینی و ترسیدی من خودم هم اگه الان مجدد حامله بودم شاید حسابی می ترسیدم و ناراحت بودم ولی مطمئنا ته دلم خوشحالم می شدم که دوتا قندعسلام باهم بزرگ می شن و در آینده واقعا روزهای قشنگی خواهم داشت
نگران نباش الهی که خیرشون ببینی عزیزدلم خدا بزرگه و صدالبته مهربون

خدا هم بهت توانشو می‌ده هم صبرشو
غصه نخور اصلا
به خودت فرصت بده، تا بتونی راحت‌تر بپذیری

آره عزیزم من دقیقا پسرم ۷ ماهه بود فهمیدم باردار خدا بزرگه الان با هم بزرگ میشن سخته ولی شیرین هم هست
مثلا چند سال دیگه میخواستی باز بچه بیاری دیگه الان خدا داده پس مواظب تو دلیت باش

منم ناخاسته دخترمو باردار شدم پسرم ۹سالشه حتی میخاستم سقط کنم شوهرم نزاشت چون اصلااااا بچه نمیخاستم ولی الان ک بدنیااومده شده شیرینی زندگیمون...
از پسش برمیای

فدات بشم قشنگم

موفق باشی انشاءالله،جاریم وخواهرمم مثل شماهست موقعیتشون،ههرکدوم دوتاپسر🌷❤️خدابزرگه

میدونم چقدر سخته برای یه مادر چون خودم مادرم میفهممت بشین فکراتو بکن ببین میتونی کمکمی داری از پسش برمیای؟ همش بارداری که نیس بزرگ کردن دو تا بچه که هر دو توجه و تو رو میخوان همزمان اگه کسیو داری که کمکت کنه از همسر یا خانواده یا حتی کمکی که خب اگه نمیتونی یه فکری بکن

میفهممت منم تو شرایط توعم با یه بچه فوق العاده شیطون ناخواسته حاملم😪😪

مبارکه گلم
خدارو شکر که خدا تورو دوباره لایق مادرو بودن کرده
خدارو هزار بار شکر کن که بخاطر نعمت هاش بخاطر طفلی که میخاد برات معجزه بشه
خیلیها در حسرت همچین معجزه‌ای هستن
❤️❤️🥺

آخی عزیزم دیگه قسمت بوده این همه آدمایی هستن که بچه میخان و خدا بهشون نمیده ولی بعضیا هم مثله شما دو تا پشت سر هم ایشالله که خدا خودش برات آسون میکنه

عزیزم خدا داده پس دوسش داشته باش اینجوری بنظر من خیلی خوبه باهم بزرگ میشن بچه هات

من مطمعنم از پسش بر میای آبجی
تو که تو این سن کم مامان شدی و آنقدر فهمیده هستی (از طرز صحبت کردند مشخصه ) شک ندارم واسه بچه هات بهترین مادر میشی
بهت تبریک‌میگم
هرچند روزای سختی در پیش داری نمیگم‌آسونه اما رویا پردازی کن مطمعنم شیرینیش خیلیییی بیشتره
تو قوی هستی مامان خیلی قوی هستی
خدا تورو لایق دوباره مادر شدن دونسته خوش بحالت

عضو جدید خانوادتون هم مبارک🌹🌺

عزیزم اصلا غصه نخور شما ی مادر صبور بودی تا این لحظه حق داری ک خسته باشی درکت میکنم ولی درسته سخته ولی شیرین هم هست وقتی بزرگ بشن راحت میشی من خودم تو سن کم بعد ۱۰ ماه عروسی باردار شدم دوقلو خداروشکر میگذرونم کم و زیاد الانم ۵ و تموم کردن تو ۶ هستن

مامان دلوین رو منم دارم
دلوین ۴ ماهش بود فهمید بارداره.
باز ۳ ماه فرهان جون بزرگتره🤭
باااور کن منم دلم میخواد یهو بشم😁
تو قوی ای👌
میتونی.توانایشو داری یه فرشته دیگه بیاری🤩
سخت و شیرینه
اما ان شالله بحق همین شب های عزیز چند برابر قدرتشو بدست میاری که سختی نکشی🌺

عزیزم حق میدم بهت منم همین حسو دارم هنوز. خودم رو به راه نشدم بعد از زایمانم
عزیزم خدا کمکت می‌کنه مطمئن باش اتفاقا باهم بزرگ میشن هم بازی هم میشن بدرد هم میخورن سختیش همین اوله خدا بهت قوت و توان بده عزیزدلم 🤲😍🥹❤️

چ چشایی داری😍😍مژهات
ایشالله خدا توانش و میده عزیزم نگران نباش بجاش باهم بزرگ میشن مث دوتا رفیق میشن

وقتی دنیا اومد آنقدر شیرینه که جاش توی دلت باز می‌کنه و میتونی از جفتش مراقبت کنی
خیلی سخته اما چاره ای به قوی بودن نداری
خدا کمکت میکنه متوجه ای ؟
نگران نباش
امیدوارم شوهرت مسولیت پذیر باشه تا اذیت نشی

بچه رو بی خیال چه مژه های نازی داری ماشالا خواهر

مبارکه،فقط بایدبپذیریش،نگونخواسته بگوخداخواسته،حتماحکمتی داره،حتماکه سخته ولی تومیتونی،خواهرمنم اینجوری بودهمه اش گریه میکردشرایطش سخت بودتوشهرغریب ودست تنها،ولی الان بچهاش هم بازی ان،عادت کرده اون دومی ازاولی هم عزیزترشده

سلام عزیزم بله من ☺️
منم پسرم ۷ ماهه بود باردار شدم الان ۲ ماهه باردارم و پسرم ۹ ماهس
از مشکلاتم بخوام بگم بهت اول ک قطعا هستن کسایی ک وضعشون از من بدتره ولی خوب منم در جایگاه و توان خودم خیلی سختمه
منم ۳ سال ناباروری داشتم و آخراش قید بچرو زدم
شروع کردم کلی خرج کردم سرمایم فروختم رفتم دستگاه خریدم کلی کلاس رفتم برای فیشال ک کار کنم و درس بخونم
دقیق شب اولی ک کارم شروع کردم فهمیدم حاملم
بگم ک من برای شروع کارم وحشتناک ترس داشتم و واقعا برام آسون نبود ۴ سال بود میخاستم انجام بدم و ب دلایلی عقب مینداختم و اونجا تصمیم گرفتم انجام بدم کلی سرش بدبختی کشیدم
خلاصه شد و اون شب فهمیدم و فرداش دکتر استراحت مطلق داد
و من نتونستم کار کنم تا ۷ هفته شدم و دکتر گفت میتونی راحت باشی مشکلی نیست ولی ۲ روز بعدش دردای شدید آمد سراغم من مشکل کلیه دارم انقدر تو بارداری اولم سر کلیم اذیت شدم میخاستم عملم کنن

عزیزدلم
خدابهت قوت میده
درکت میکنم

کمک بگیر عزیزم،من تولد ۲ سالگی پسرم،دخترم ب دنیا اومد،خواسته نبود ولی دیگه خواستمش خدا رو شکر تا الان ۶ ماه گذشته خوبه

اره عزیزمممممم
حتما تو میتونی
تو این توانایی رو داشتی که خدا بهت داده

مبارکههه😍😍
حق داری نگران باشی این حق رو به خودت بده حتی حق داری یکمم ناراحت باشی ولییی خودتو جمع و جور کن زندگی ادامه داره
ببین مادر شوهر من دو تا بچه داره یکیش همسر منه اون یکی هنوز ۱۵ سالشه فکر کن تو این سن هنوز بچه مدرسه ای داره و نگران نمره های بچشه
مامان من دو تا پشت سر هم اورده باهم بزرگ شدیم و ازدواج کردیم واقعا داره لذت میبره و زندگی میکنه بجا این که نگران نمره و بزرگ شدن بچه هاش باشه میره سفر و با دوستاش لذت میبره
خلاصه که خیلی هم عالیه خداروشکر🥰
یه بار بچه داری میکنی دیگه سخته ولی ارزش داره

وای چه خوب😍
شاید فکر کنی می‌خوام دلداری الکی بدم ولی من انقدر دوست دارم ناخواسته باردار بشم 😁 اونم جنس مخالف ک جفتشو داشته باشم...
خدا بزرگه از هیچی نترس ، همون خدایی که اون هدیه کوچولو رو بهت داده بقیشم جور می‌کنه
پسرتو نگاه کن ماشاالله چ نازه ، ی عروسک دیگه مثل اون خدا بهت میده😍
باهم بزرگ میشن و راحت میشی
بچهات ی مامان جون دارن و تا از آب و گل دربیارن تو هنوز سنی نداری ...
اونا میشن همراه و همدم برای همدیگه و توام کلی برای خودت میتونی وقت بذاری ...
خدا حفظش کنه و انشالله ب سلامتی طی کنی.🥰

قربونت برم ميدونم سخته خیلیم سخته اونقدری ک مادر داغون میشه ولی...‌ میگذره اینو بدون ک میگذره اون ازیت کردناشون اون دعواهاشون میگذره باهم بزرگ میشن دوست همدیگه میشن امیدت بخدا باشه روز به روز همچی میگذره فای اون چشمات

عزیزم هزار نفر هستن شرایطشون مثل توعه .کاریه که شده انشالله خدا تواناییشو بهت میده .کار خدا بی حکمت نیست
فقط ببخشید طبیعی جلوگیری میکردی؟؟

اره عزیزم چرا نبوده ،بچه اولشون کمتر از 7 ماهه بوده بازم باردار شدن خیلیا....ایشالا بسلامتی بدنیا بیاری اره سختت میشه ولی همبازی هم میشن ،یه بار بزرگ میکنی راحت دیگه بعد چند سال باز روز از نو روزی از نو نمیشه 😍خدا خودش توانایی دیده که نعمتشو بازم بهت هدیه داده

آخی عزیزم 🥰 بسلامتی انشاالله
انشاالله خدا بهت سلامتی و دل خوش بده بچه هاتو بزرگ کنی کاریه که شده خودتو ناراحت نکن

عزیزم منم امروز یه عالمه گریه کردم
اشکالی نداره هر دو باهم بزرگ میشن راحت میشی دیگه نگران نباش خدا بزرگه کمکت میکنه

چقد سخت 🙂

وای عزیزم انشالله خدا بهت توانشو بده

ای جانم
واقعا حق داری با پوست و گوشت و استخوان درکت میکنم
انشالله خدا توانش هم میده

خواهر منم همینطور شد ۴ ماهش بود نمیدونست حامله ست باور نمی‌کرد الان دوتاشون شدن همبازی هم سرهمو گرم میکنن . سختی داره ولی خدا توانش میده انشاالله

عزیزدلم خداخاسته مطمئن باش از پسش برمیای تو محکم تر از این حرفایی😍❤️
اشکاتو پاک کن ب خدا توکل کن❤️

عزیزم میفهممت سخته واقعانمیتونم خودموجات بزارم خدابهت توان بده

سلام عزیزم من یه کانال دارم تو روبیکا به اسم (غذای کودک🦋) تعریف نباشه همه ازش راضی ان و ۱۲۴۸ هزار تا عضو فعال داره دوس داشتین عضو شید اینم لینکش .
@food_babyy

عزیزم🥹مبارکه ❤️
تو گروهمون یه مامانه بچش تو۷ماهه الان ۲قلو بارداره فک کنم ۶هفتشه

واقعا ترس داره،شما طبیعی جلوگیری میکردی,؟

اشکال نداره عزیزم خدا بزرگه با ی چشم ب هم زدن همه چی میگذره بچهاتم بزرگ میشن ک حتی خستگی این موقع یادت نمیاد ب خدا توکل کن و ازش کمک بخواه

مامانم تو چنین شرایطی بوده

حتی از شما تو این وضعیت بدتر

بچه اولش یه ماهه بوده
که ماه دوم می‌فهمه بارداره و دوماهشه
و تا بدنیا میاد
میشه ده ماهه و بچه دوم هم بدنیا میاد


________________________

سعی کن قوی باشی
مراقب خودت باش

خیلی هم خوب عزیزم
داده ی الله

۲۰سالته عزیزم خیلی سنت کمه

عزیزم خدا توانشو یهت میده غصه نخور

عزیزم خداتوان بهت میده نگران نباش..مادرت مادرشوهرت کمک نمیدن؟؟

عزیزم چ چشای قشنگی داری
ناراحت نباش خدا داده توانشم میده

دیگه کسی هم نفهمتت کاریه که شده
باید جلوگیری میکردی

آخخخ ،چی بگم واقعا تنم لرزید

سوال های مرتبط

مامان فاطمه نورا مامان فاطمه نورا ۷ ماهگی
من ۱۹ سالمه... و مامان نورا هستم.
یه روز بیدار شدم و فهمیدم دیگه فقط “خودم” نیستم.
من شدم “ما”...
شدم مامان یه دختر کوچولو که با اومدنش، قلبم از نو ساخته شد.

ولی راستش همیشه آسون نبود.
گاهی اشک ریختم.
گاهی خسته شدم.
گاهی توی سکوت شب، فقط به یه آغوش دنج فکر کردم...

و خوشبختانه، اون آغوش همیشه بود.
همسرم. پدر نورا. اون پسر ۲۱ ساله‌ای که با تمام سادگی‌ها و بی‌تجربگی‌ها،
مثل کوه کنارم ایستاد.

وقتی نفهمیدم بچه چرا گریه می‌کنه،
وقتی پاهام از خستگی لرزید،
وقتی فقط یه لیوان چای گرم آرزوم شد...
اون بود.
با یه نگاه خسته ولی مهربون، با یه لبخند، با یه “منم هستم”.

ما دو نفر بودیم،
جدا جدا، یه دختر ۱۹ ساله و یه پسر ۲۱ ساله...
ولی حالا سه‌نفریم.
یه خانواده‌ی کوچیک، پُر از عشق، پُر از شلوغی، پُر از نورا.

و من؟
هنوز گاهی از خودم می‌پرسم:
"چجوری از یه دختر جوون، شدم مادری که شب تا صبح بیداره؟"
جوابش همینه:
با عشق.
با تو.
با اون چشمای کوچولویی که صدام می‌کنن مامان.