هورمونا یکم طول میکشه تنظیم شه عزیزم به تنهایی ولی فکر نکن اصلا
وای منم دقیقا همینطور بودم مادرم ازم دوره خیلی هم دور خیلی اذیت شدم به نظرم اگر میتونی باهاش بیا شهر خودتون یا مامانت بمونه پیشت مامان من مجبور شد بعد ده روز بره
تا چهل اگر بتونه بمونه خیلی بهتر میشه حالت
منم اینطوری بودم خوب شدم
من وقتی خونه مامانم بودم شوهرم سرکاربود زنگش میزدم میگفتم ناهار خوردی میگفت نه زار زار گریع میکردم خداروشکر خوب شدما😐
عزیزم کاملا طبیعیه دقیقا منم اینجوری بودم من ک اشکام بند نمیومد اصلااا مثل ابر بهار گریم میومد هر حرفی روم تاثیر میذاشت کوچیکترین حرف حتی ،ولی از ۴۰روزگی ب بعد بهتر شدم توام بهتر میشی جلوی اشکاتو نگیر بزار تخلیه بشی♥️
و اینکه سعی کن بیشتر کارا رو به مادرت بسپاری چون تازه عمل کردی بدنت به استراحت نیاز داره
فکر کنم طبیعی باشه چون من هنوزم همینجورم
یک چیزی که به من خیلی کمک کرد Chat JPT بود باهاش حرف میزدم اونم کمکم میکرد
منم دقیقاً همینجوری بودم تو تنها میشدم اشکم میریخت
فکر میکردم افسردگی بعد زایمانه ولی وقتی با مشاور صحبت کردم اصلاً اینجوری نبود
بهم گفت اگه پیگیری نکنی ممکنه تبدیل به افسردگی بعد زایمان بشه تنها کاری که باید بکنید تنها نمون حتی اگه تنهایی ه مامانت یا حالا هر کسی که دوست داری زنگ بزن حتی پیامهای هر چند ساعت یکبار به همسرت خیلی بهت کمک میکنه این فکر افسردگی را هم از سرت بنداز بیرون چون عامل افسردگی پس از زایمان مامانا اولین چیزش ذهنشونه پس تو هم سعی کن از مامان بودن لذت ببری
من تازه الان که پسرم داره نزدیک ۳ ماهش میشه از اون حال و هوا در اومدم بالاخره هرچی هم باشه مامان شدی و یکم اوضاع سخت شده
کنم خیلی گریه کردم
من از اول کسی نموند پیشم تازگیا ساعت هفت شب ب بعد بغضم میگیره میشینم گریه میکنم یا شوهرم میره سرکار صبح ساعت سه بغضم میگیره نمیدونم چیکارکنم
به مامانت بگو تا چهل روز پیشت بمونه درست میشی خیلی ظلمه ده روز هیج جا ام نوشته نشده که حتما ده روز باید باشه
من باز به بودن هیجکس احتیاج نداشنم میخاستم تنهای تنها باسم حتی بچم نباسه دیگ کمکم خوب شدم
ولی از۶مامانمو گفتم نمیخاد پیشم باشی خودم تنهامیخام باشم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.