تو سن بدی ان
دیگه یه رقیبم اومده بدتر شده
از روانشناس کودک کمک بگیر عزیزم
چون بنظر همه راهارو رفتی
متاسفانه هیچ اطلاعاتی ندارم که کمکت کنم ولی ممنون میشم شما منو راهنمایی کنی.من دو ماه دیگه قصد بارداری دارم(با توجه به شرایطی مجبورم).بخاطر مصرف دارو احتمال بارداریم زیاده.بارداری قبلیم هم وضعیتم بد بود و استراحت زیاد داشتم.حالا موندم سر دوراهی که دخترمو از پوشک بگیرم یا بذارم بعد زایمان که حدودا ۳ سال و یکی دو ماهش میشه؟ بنظرت گذروندن بارداری سخت با بچه ای که پوشکه راحت تره یا بدون پوشک؟ جای من باشی چکار میکنی؟ (قضیه بارداری رو نمیتونم کنسل کنم با توجه به شرایطم)
سلام عزیزم
همه ی راه ها رو رفتی خودت
اولا من دخترم یک ساله بود پس نسبت به دختر شما متوجه نمیشد
تو اون برهه شکمشون سیر باشه و خوابشون تکمیل باشه تا حدودی کافی بود..سخت ترین کارم این بود که من و پسرم تو اتاق بودیم شوهرم و نیلوفر یک ساله تو سالن تااا ۳ ماه...تا خوابشون بهم نریزه...بعدا کم کم جزئی از زندگیمون میدونستش...ولی یادمه اولویتاولویتمون نیلوفر بود مخصوصا همسرم
چه آشپزخونت نانازه
میشه عکس کامل بدی؟
عزیزم اولا اینکه شما خودت همه ی روش ها رو رفتی
ولی بازم بهت توصیه میکنم فقط و فقط محبت و بغل کردن بچه بزرگتر و توجه نکردن به نوزاد
چون نوزاد هنوز متوجه نمیشه
اصلا هم رو بچه حساسش نکن
مثلاً نگو وای نیفتی رو بچه
خودت حواستو جمع کن
خودت دومی رو خاستی یا ناخواسته بوده؟ منم دلم میخواد دومی رو بیارم با اختلاف سنی ۲ سال و خورده ای ۳ سال باشن ولی از ایناش میترسم
عزیزم همین مسیری که داری میری خوبه و عجله نکن زمان میبره ولی درست میشه منم اوایل خیلی خسته بودم سر این موضوع ولی درست میشه.اینکارم بکن همش بهش بگو تو چقدر خوبی چقدر هوا نی نی رو داری و بیاین با هم با نی نی بازی کنید و مثلاً به کش و قوسای نی نی بخندین بعد تو این حرکت ها مثلاً اگه نی نی یهو خندید بگو وای خواهری چقدر تو رو دوس داره به تو بیشتر خندید و از اینجور حرفا دیگه به مرور اثر خودش رو میزاره
هیچی زمان میبره فقط
بعدشم احتمالا داره دندون درمیاره و بخاطر سنش هم هست
دقیقا خودم یک ماه و یه هفته میگذره میگذره از زایمان دووم ولی اوضاع بهم ریختس هنوز دخترم با پسرم کنار نیومده ولی هرچه از بچه فاصله بگیرم و بهاش مشغول باشم بهتر ه
عزیزممم بفرست مهد کودک
خب تو سن حساسیه
همیشه میگن زیر سه سال اذیت بچه بزرگتر بیشتره و یکی دوسال اذیت میشی
تا عقلش برسه
ولی بعدش دیگه همبازی میشن خوب میشن
بنظرم زمان کمی گذشته
واسه عادت به شرایط جدید حداقل ۳ هفته زمان میبره(حداقل)
هر روشی رو که در پیش میگیری باید مستمر باشه
عزیزم پسر من اوایل پسرعموش به دنیا اومده بود خیلی حساس بود اخه خونهامونم کنارهمه زیاد میدیدش مادرشوهرپدرشوهرمم دیگه اونو کمتر بغل میکردن چون علی نمیزاشت ولی خب کم کم عادت کرد الان علی عاشق پسرعموشه اونم یک سالشه الان مطمعن باش اینم کم کم عادت میکنه و باهاش دوست میشه
سلام عزیزم ... و منی که بزرگترین نگرانیم برای بچه دوم همین موضوعه .با اینکه بچه دومی در کار نیست بهش فکرم میکنم گریم میگیره برای بچم🥺
دختر من بعد از ۶ ماه با شرایط کنار اومد ،۱۹ ماهه بود
هیچ راه حلی نداره عزیزم منم هرکاری کردم ولی نشد الان پسرم۷ماهشه همچنان درگیره باهاش خییلی خیلی دوسش داره نمیزاره کسی بهش دست بزنه ولی درعوض خودش تا جا داره اذیتش میکنه طی روز نمیزاره بخوابه وسیله بازی بهش نمیده کلا باید خودت قوی بشی بتونی کنار بیایی
پسرم بعد ۳ ۴ ماه تونست با خواهرش کنار بیاد دقیقا همین کارای شما رو انجام میدادیم حساسیتش رو شوهرمم بود که دخترمو بغل نکنه شوهرم اصلا سمت دخترم نمیومد اما چندماه طول کشید تا قبول کرد
من که هرکاری کردن نشد پسر دومیم الان۷ماه داره😶
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.