سلام عزیزان لطفاً اگر اطلاعاتی در باره موضوعی که می خوام باهاتون صحبت کنم دارید با من در میان بگذارید ممنون میشم❤️☕☕☕☕
دختر من خیلی سخت بخواب می‌ره و مقاومت زیاد داره و خیلی برای خوابش من رو اذیت می‌کنه در حدی که هیچ بچه ای مثل بچه خودم ندیدم
و من دوره خواب کودک دیدم و آگاهی بالایی نسبت به خواب کودک دارم
با رعایت همه نکات باز هم دخترم خوابش درست نمیشه و اگر هم میشه با کوچیک ترین بی نظمی در طول روز به حالت قبل یا بدتر بی می گرده
برای همین رفتم دکتر فوق تخصص اطفال که ایشون از ابتدای به دنیا آمدنش تحت نظر ایشون بوده دخترم
موضوع رو به ایشون گفتم
دکتر برای دخترم با اینکه به سه سالگی نرسیده
داروی اسلیپ پدیا
نوشته
دخترم هم از وقتی که این دارو رو میدم خوابش تنظیم شده و دیگه نمی تونن مقاومت کنه در برابر خواب
ولی یک مقداری نگران هستم که ضرری برای نداشته باشه
و با اینکه می‌دونم نخوابیدن در شب ضررش ممکنه خیلی بیشتر باشه
و من واقعا تلاشم رو برای خواب کودکم انجام دادم و فقط از این طریق خوابش تنظیم شد
شما اطلاعی در باره ی داروی پدیا اسلیپ دارید و یا اینکه تاحالا استفاده کردید؟🪻🪻🪻🪻

۶ پاسخ

دقیقا دختر منم همینطوریه و من بعد از دوسال مجبور شدم بهش همین شربت رو بدم
میگن ک ترکیبات گیاهی داره ولی با این حال بیشتر از ی هفته بهتره استفاده نشه من گاهی میدم

شبها بهش ماست بده .موز بده .چیزهای شیرین و کاکائو تو طول روز بهش نده

من ساعت ده که میشه شبکه پویا لالایی پخش میکنه خودش میگه بچه ها خوابیدن منم خوابم میاد میبرمش میخوابونمش البته تا صبح ی بند نمیخوابه گاهی وقتا پیش اومده تا صبح ده بار بیدار شده و شیطونی کرده خلاصه هر بچه ای خوابش ی طوره

من ک میترسونمش مثلاً میگم اغا میاد دعوا میکنه چون تاب خریدم نمیخابه توش رو پا میزارم نمیخایه حموم میبرم ک خسته بشع بازم نمیخابع دیگه خودش میاد میکه مامان اغا میاد میگم اره میخابع

وای پسر منم همینجوری بود اصلاخوابش درست نبود دکتربهش ی شربتی داد ک اسمش یادم نیس بعد ی ربع تانیم ساعت سریع خوابش میبرد خیلی خوب بود ولی بعدهافهمیدم عوارض داره وبچه خنگ میشه که دیگه بهش ندادم.الان ازبس میره بیرون بازی میکنه بعدازظهرنمیخوابه شبا زودمیخوابه

وای دخترمنم با خواب دشمنه ینی بزاری تا ۶ ۷ صبح بیدار میمونه

سوال های مرتبط

مامان بهارسادات🥰 مامان بهارسادات🥰 ۲ سالگی
بعد از ۳ روز اومدم تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون تعریف کنم. قبلش بگم‌که دخترم شدیدا به شیر مادر وابسته بود. حتی موقع خواب زیر سینه باید خواب میرفت ، وسط شب چندین بار واسه شیر بیدار میشد و و اصلا شیرخشک با شیشه نمی خورد.
من از یک هفته قبل از این که کامل شیر رو قطع کنم، در یک هفته کم کم وعده های شیر روز رو کم کردم تا این که کامل شیر روز قطع شد. بعد از یک هفته هم برای قطع شیر شب به سینه صبر زرد زدم و روش چسب برق زدم . وسط روز بهش نشون دادم که برای شب آمادگی ذهنی داشته باشه. سینه رو که دید ترسید و دیگه پیشم نیومد. عصر هم رفتیم بیرون هم این نتونه عصر بخوابه و هم این که حسابی خسته بشه که شب زودتر خوابش ببره. برای خواب هم فقط بغلش کردم و فقط سرش رو سینه م گذاشت و خوابید. تو طول شب هم هر دفعه بیدار شد بهش آب دادم و بغلش کردم . اگه اهل معنویات هستید یه سری دستورات از نظر اسلامی هست که روایت شده رعایت کنن و من برای این که خیلی نگران از شیر گرفتنش بودم اونا رو هم رعایت کردم . اگه دوست داشتید می تونم براتون بفرستم
فکر از شیر گرفتنش مثل غول شده بود برام که خدا رو شکر خیلی راحت پشت سر گذاشتم
مامان دختری مامان دختری ۲ سالگی
تجربه‌ای که در مورد حرف زدن دختری دارم رو می‌خواستم باهاتون به اشتراک بذارم🥰🥰🥰
از اونجایی که من و دخترم بیشتر اوقات تنها هستیم ساعاتی که در منزل هستم فقط و فقط با دخترم صحبت می‌کنم.🤗🤗🤗
نمیدونم گفته بودم یا نه که ما اصلا تلویزیون نداریم و تلویزیون هم جایگاهی در زندگی روزمره ی ما ندارد🤪😍😍😍
به نظر من بچه‌ها آدم بزرگ‌هایی در سایز کوچک هستند که فقط ذهن بی‌نظیر آنها از نظر تجربه، آزمون و خطا از ما عقب‌تر است و در غیر این صورت فرقی با یک انسان بالغ ندارند🤭
از این رو من تمام وقایع روزانه آن‌هایی که جنبه مثبت دارند و تمام اقداماتی که در منزل انجام می‌دادم را برای او تعریف می‌کردم و گاهی اوقات هم از او در مورد مسائل ساده و ابتدایی نظر می‌پرسیدم؛ مثلا الان میوه بخوریم؟ یا موافقی بازی کنیم؟
مثلاً وقتی بیرون می‌رویم به او توضیح می‌دهم که وقتی ماشین یا موتور توی کوچه یا خیابان تردد می‌کند ما باید از کنار و با فاصله از آنها راه برویم🍃🏕
یا از او میپرسم موافقی میوه بخریم 🍑🍒
این‌ها گوجه هستند وای چه گوجه های قرمز خوشمزه‌ای🍅
هر شب قبل از خواب براش قصه میگم و گاهی قصه های تکراری میگم تا تلنگری برای حافظه اش باشه😍
پدرش هم وقتی میاد باید هر شب براش قصه بگه و جزئی از وظایفشه. هم برای ارتباط بهتر و با کیفیت تر با دختری، هم برای تکامل مغزش در ارتباط با شنیدن صدای پدرش😉🧠
دخترم هنوز دو سالش نشده بود که بیرون ساندویچ خوردیم و اون ساندویچ خودشو نخورد. بغل باباش بود گفت کیک میخوام
باباش گفت مگه مامان به تو ساندویچ نداد؟ اونم جواب داد : آره ، اما نخوردم😅
این کلمه ی اما و کاربردی که داشت واقعا جالب، صحیح و زیبا بود😉😉😉
مامان نورا جون💕🌱 مامان نورا جون💕🌱 ۲ سالگی
مامانا سلام اومدم یه گپی بزنیم
شما هم از تجربیاتتون در این باره بگید ممنون میشم
من یک دختر دوساله دارم و دست تنها هستم عاشق ورزشم (بدنسازی)
نمی‌دونم چرا با اینکه می‌دونم
دست تنها و حتی با یه بچه خیلی اوضاع برام دشواره ولی دلم می خواد برای بارداری اقدام کنم
تا فاصله سنی بچه هام کم باشه و بتونم کمتر از سن ۳۲سال فقط باردار بشم وبعدش دیگه هیچ اقدامی نداشته باشم برای باز داری
بنظرتون این چه احساسیه
دلم بچه می خواد
ولی تنهام و همسرم هم فقط از لحاظ مالیش با من اوکیه وگرنه دست کمک نیست و کارش هم اجازه نمیده گاها
و دخترم هم توی سن بازی گوشیه
و خودمم دلم می خواد ورزشمو ادامه بدم یا راهی پیدا کنم برای ادامه تحصیل
ولی با خودم میگم
اصلا دوست ندارم بعد ۳۲ سال اقدام بچه داری بکنم بخاطر اینکه دیگه اون موقع می‌خوام که راحت باشم و فاصله سنیم با بچه هام زیاد نباشه
مشاورم رفتم میگه سخته دست تنها
ولی همه چی به خودت بستگی داره
و این که چه احساسی خواهی داشت بعد این شرایط
دلم بچه می خواد🥹
دلم می خواد ورزش و درسم هم ادامه بدم
ولی کار آسونی نیست☕☕☕