۶ پاسخ

عزیزم می‌فهمم چقدر خسته‌ای
این نیز میگذرد
اگه می‌تونی حتی چند دقیقه برای خودت نفس بگیر یا از کسی کمک بگیر
این روزا فقط یه دوره‌ست الان ‌پناهش تویی

اخ منم همین طوره دیگه دلم واسه یه سرویس راحت تنگ شده

خسته نباشی عزیز دلم.
بچن نمیتونن خواسته هاشونو بگن گریه میکنن.
من راهکارهای خودمو بهت میگم.
وقتی گریه میکنع توام الکی باهاش گریه کن آخرسر بخند کم کم بهتر میشه.
موقع گریه ی مدت هر کاری دلشتی نصف بذار برو پیشش برقص و بگیر بغلت ی دور بچرخ بذار زمین.
تلویزیون ما دائما روشنه بعضا ی چیز جالب نشون دادنی نگاه میکنن اون سکوت لحظه ای خیلی برام ارزش داره.وقتی خودت خوردنی میخوری به اونم ی چوبشوری گندمکی بده سرگرم بشه.بعضا برو پیشش فقط دراز بکش اصلا محلش نذار‌
انشالله بهتر میشه.
من با دوتا فسقلی اینکارار میکنم خوبه به نظرم

منم همینم خواهر دگ مریضی اعصاب دارم میگیرم دیروز نشستم کلی گریه کردم

دقیقا پسر منم یکسالش که تموم شد چسبیدنش به من خیلی شدت گرفت، تا از خواب پامیشه بمن میچسبه 😑 یدونه تا آشپزخونه یا دستشویی نمیتونم برم🤐 همشم میگه بغلم کن راه برو، حتی بغل نشسته رو هم قبول نداره

آخ گفتی
حرف منم همینهههه دقیقا
کلافم

سوال های مرتبط

مامان امیر علی وآسنا مامان امیر علی وآسنا ۱۷ ماهگی
مامانا واقعا درمونده شدم من یه پسر دارم۵سالشه با خواست من یه بچه دیگه آوردیم که شد دخترم که یکسالو ۴ماهشه از روزی که باردار شدم تابه امروز هر بار مشکلی پیش اومد هر بار بچه گریه وبیقراری کرد شوهرم بامن دعوا کرد که من نمیخواستم تو خواستی حالا هم بکش بچمم بیش از حد بهانه گیر هست دائم دلش میخواد بغلم باشه وپیش هیچ کس نمیره خیلی حالم خرابه شبا نمیخوابه درحد ۳ساعت می‌خوابه بغیش همش گریه میکنه و باید ساکتش کنم اصلا خواب ندارم الانم که داره دندون در میاره بدتر شده به نظرتون یه ماه از این قطره هایی که برای خواب هست بخرم بدمش بخدا همشون اذیتم میکنن بخدا منم آدمم خسته میشم کم میارم نگید صبوری کن که به ولله کم آوردم

یکی نیست حتی شبا که خوابه فقط هی باید شیشه درست کنی نگهش داره تا من استراحت کنم
شوهرم امشب آنقدر غر زد که من خواب راحت ندارم سرم از صدای گریه هاش درد اومده میگه هم گریه میکنه سریع ساکتش کن ولی بخدا دیگه مخم هنگ کرده نمیدونم چیکار کمم