پارسال این موقع ها درگیر کولیک و شب بیداری و رفلاکس بودیم
ولی الان همه فراموشمون شده
الان درگیر بدغذایی دندون و راه افتادن و قد و وزن و ….
و مطمئنا سال دیگه اینا هم فراموش میشه و دغدغه جدید مثل از شیر گرفتن و از پوشک گرفتن و هزار جور دیگه پیش میاد …
واقعا چیه این زمان که چالش های جدید بزامون رقم میزنه و چالش های قبلی به نظرمون ساده میشه …

عکس از زمانی که اندازه فنچ بود و شب باید آروغ میگرفتم 😭😭😭

اره خیلی زود گذشت امشب عکسای یک ماهگیش اینارو دیدم هروز داره بزرگ میشه قلب مامان این وسط ما پیر میشیم با بزرگ شدنشون استرس دغدغه هامون عوض میشه💖

وای چ روز و شبای سختی بود میمردم برای چند ساعت خواب راحت🥺 زود گذشت ولی الانم یه سختی دیگ مصبم درومده از بس ممه توی دهنشه 😭😭😭

با اینکه سخت بود اما من به عکس ها نگاه میکنم دلم میگیره زمان مثل برق و باد میگذره 🥲

اخ اخ یکی‌از سخت ترین مراحله اروغ گرفتن
پسرم رفلاکس داشت کولیک داشت
تا میزاشتمش بخابه دوباره شیر برمیگشت بیقراری میکرد بیدار میشد
تا یکسال شربت فاموتیدین میدادم ...
چه روزایی بود واقعا الان خیلی بهتره
امااا الانم شیطووون شددددده این پسر وروجکم 😅 بقول مامانم ۶ نفر حریفش نیستن

وای متنفر بودم از آروغ گرفتن
خداروشکر که گذشت
حداقل خواب داریم دیگه

دقیقا
وقتی ب زمان فک میکنی خیلی زود میگذره