۶ پاسخ

باید میگفتی مگه تو کدوم خری هستی که با من اینجوری حرف میزنین
مجانی پشت اون میز نیسی داری پول میگیری وظیفته جواب مردم رو بدی زنیکه خر

من بودم میرفتم
رفتم پیش دکتر اخرسر بش میگفتم یکیو بذار ک حوصلع پاسخگویی داشته باشه واینجور بامردم رفتارنکنه. اخرین باریه ک میام پیشتون
هم پول بدیم هم بی ادبی ببینیم؟

برو مطب خانم دکتر شهره رزومه
کوچه ۸ ملاصدرا
اخلاق دکتر و منشی بینظیر
عاشقشون میشی

خیلی بدن میفهمم چی میگی اعصاب ادما خورد میکنن ولی محل نذار برو سونو ایشالا سونوتم خوبه😍

تو هم خیلی تند حرف بزن بزار خودشو جمع کنه

قطعا عوضش کن

سوال های مرتبط

مامان شوکول 🩷 مامان شوکول 🩷 ۱ ماهگی
خانوما میخوام بدونم کسی هست ک اونقدر استرس بعد از زایمان داشته باشه و حس کنه قوت و توان روحی و جسمی برای بچه داری نداره و فقط تموم حسش ترس و و حشت شدید و حس ناتوانی و سیاهی باشه...؟
از بهم ریختگی هورمونی باشع، یا کم اشتهایی و حال بد ویاری ک داشتم ک باعث شده اینروزا ضعیف بشم و یا هرچیز دیگه، این قضیه داره دیوونم میکنه و اصلا نمیتونم حس خوب و قشنگی ب خودم و کوچولوم داشته باشم و حس بدبختی شدید میکنم و حس میکنم ک هیچوقت نمیتونم وظایف مادریمو حتی حداقلشو داشته باشم و حتی از استرس نمیتونم ب بچم عشق و علاقه خوب و اندازه ای داشته باشم...
میدونم قطعا خیلیا درک نمیکنن و امیدوارم اونایی ک خدا بهشون این لطف رو کرده ک احساسات منو تجربه نکنن واقعا نظری ندن چون تحمل اونم ندارم🙃
این پستو زدم ک بعدا اگه تموم این احساسات لعنتیم قشنگ شد و اونطوری ک ازش وحشت دارم دارم نشد، کلی خداروشکر کنم و هم اینکه اگر یسری مث منه بیچاره این احساساتو دارن تجربه میکنن و حتی از ابرازشم خجالت میکشن بدونن ک تنها نیستن...
اینم بگم تازه من کسیم ک قبل از بارداری کلی فکرشو کردم ک مثلا مطمئن شم قرار نیست پشیمون شم و با چشم باز اقدام کنم، چون با وجود مادر دسته گلی ک دارم، از قدیم فوبیای مادرِ بد شدن رو داشتم و حس میکردم تربیت بچه ازم نمیاد و هزارتا ترس از آینده‌ش و اینکه میدونم تحمل کوچیکترین فشاری رو ندارم.. و با اینحال الان آخرش میبینم دوباره اون فکرا و نگرانیای بدتر ازون سراغم اومده ک حتی وقتی میبینم مامانای اینجا انقد ذوق دیدن تودلیشون رو دارن، بیشتر از خودم بدم میاد...
فکنم تهشم باید بگم بمونه ب یادگار 😞