مامانا چاره بحوید برایم😄دخترم نمیزاره از کنارش تکون بخورم حالا ب کارنارش نشستن هم من راضیم باید تو بغلم باشه ،بخدا به هیچ کاری نمیرسم نظر شما چیه؟؟؟دلیلش چیه؟وقتی تنهاییم اینجوره باباش خونه باشه با من کاری نداره

ترس از جدا شدن داره الان هم تو این سن شروع اش سعی کن اول باهاش مدارا کنی تا ترس اش کمتر بشه به مرور به کنار خودت نشستن هی عادتش بده تا یواش یواش عادت کنه بغل از سرش بیافته بعد برو مرحله بعدی که بتونی یه تایم کوتاهی تنهاش بزاری همینطوری هی بیشترش کنی، اگه یه دفعه بخوای با دعوا و لحبازی و عصبانیت قانع اش کنی متوجه نمیشه و بدتر میشه و این ترس باهاش میمونه ، باید صبوری کرد

پسرمن که درحدی گریه می‌کنه که خودشو سیاه می‌کنه ومن که دیگ از ترس از جایش تکان نمیخورم فقط بغلمه موندم چه گوهی بزنم به سرم

باهاش راه بیا یه تایمی داره این رفتارشون استرس جدایی داره تازه متوجه میشن تو این سن که از مادر جدان و همین باعث میشه بترسن که تنها بمونن تا قبلش با مادر خودشونو یکی میدونستن
خیلی گناه دارن این ترس و دارن 🥹🥹🥹🥹🥹🥹

الکی نیست بهشت زیر پامونه بچه ها علاوه برپدرشاون بچه هاشون پدر در میارن😂😂😂

وای منمممم همینه ا‌وضاعم
نمیدونم چیکار کنمممم😔😔😔😔😔

پس من چی بگم که همینطور چسبیده بمن باش هم میاد درحد یه بغل و اینا...باز میچسبه بهم.خدا شاهده یه دستشویی نمیتونم برم قیامت میکنه...صبر کن ۹ماهگی بدتر میشه عزیزم

وای پدر من در اومده دستشویی هم نمیتونم برم

هیچکس بچم گردن نمیگیره😂😂😂

6تا9میگن بچه وابسته مادرش من که میخوابونم میسپارم برم بیرون بو میکشه من نیستن😕😕😕